پارت۶
از زبان جیهوپ
با دیدن صورتش قلبم تیکه تیکه شد.
جیهوپ : چرا من نبودم
ا.ت با گریه : ???
جیهوپ: چرا وقتی اسیب دیدم تو بودی اما وقتی تو اسیب دیدی من نبودم . چرا وقتی پام تیر خوری تو بودی ولی وقتی سیلی خوردی من نبودم.ا...ا/ت من...من تا حالا نتونستم کمکت کنم با اینکه تو خیلی کمکم کردی معلومه که مارو به عنوان دشمنت حساب میکنی.
همینطور که حرف ا/ت گفت : از موقعی که اومدم احساس کردم هفتا برادر دارم احساس کردم یه……یه خانواده جدید دارم ولی..ولی...همه چی دروغ بود.
رفتم پیشش و بقلش کردم . وقتی از بقلم در اومد گفت : چطور میتونی یه دختر هرزه ای مثل منو دوست داشته باشی
جیهوپ : تو هرزه نیستی بعد هم هر کسی سلیقه داره و منم دوست دارم.
ا/ت : همتون درو......
نزاشتم حرفشو کامل کنه لبامو روی لباش گزاشتم و بوسیدمش.
از زبان ا/ت
نزاشت حرفمو کامل کنم که منو بوسید از کارش شکه شده بودم حالا فهمیدم که منو دوست داره و همین چیز خوشحالم کرد منم همراهی کردم که احساس کردم تنها نیستیم که صدا شلیک تفنگی رو شنیدم فهمیدم دزدن از هوسوک جدا شدم و در سطل اشغال اهنی که جفتمون بود رو جلو تیر گرفتم و بهمون نخورد. همین طور هم ما بهشون شلیک میکردیم.
جیهوپ : مثل همیشه کارات خفنه
ا/ت : من تنها نیستما تو پیشمی
بعد ۱ ساعت
از زبان جیهوپ
اخر تموم شد موفق شدیم
جیهوپ : اسیب که ندیدی
ا/ت : نه فقط یه ضربه کوچیکیه اهه
جیهوپ: ببینم
دستشو برداشتم بهش تیر خورده بود.
جیهوپ: ضربه کوچیکیه ها
ا/ت : اره کوچیکه
جیهوپ : معذرت میخوام ارپیجی سفارش دادی بزنتت
ا/ت:عه هوسوک مسخره نکن
جیهوپ : یلا باشه بیا بریم پایین تا ارپیجی نزنتت
ا/ت: دلت کتک میخواد.
جیهوپ : چیه فقط مواظبتم.
ا/ت : باشه باشه حالا بیا پایین
رفتیم پایین و دست ا/ت رو باند زدم. و رفتیم پیش پسرا . من پیاده شدم ولی اون پیاده نشد
جیهوپ : ا/ت چرا نمیای
ا/ت : دوست ندارم یکم اینجا میمونم
جیهوپ : ا/ت
ا/ت : چی چرا اینجوری نگا میکنی
جیهوپ : ا/ت😑
ا/ت : باشه اومدم.
رفتیم داخل که جیمین و نامجون شوگا رو مبل نشسته بودن .
جیمین : ها خانم دکتر برگشت
ا/ت:......😠
جیمین : چیه ساکتی
ا/ت : چون کاربردی نداره که بخوام بات حرف بزنم😠
جیهوپ : جیمین فکر نکن با این حرفات همه باهات موافقن همه ا/ت رو از یه لحاظ دوست دارن
جونگ کوک : جیهوپ راست میگه من ا/ت رو دوست دارم چون تو ماموریت ها مغزش همه جا کار میکنه
شوگا : من ا/ت رو دوست دارم چون تو شلیک کردن خیلی خوبه
تهیونگ : من ا/ت رو دوست دارم چون دختر باحالی هست
جین : من ا/ت رو دوست دارم چون کاراشو ناقص انجام نمیده
نامجون : منم ا/ت رو دوست دارم چون خیلی خفنه
از زبان ا/ت
با حرفاشو اشک تو چشام جمع شد.
خب این پارت هم تموم شد 😁
لایک کامنت فراموش نشه😁
فالو کنید فالو میشید😁
حتما نظر بدید😁
با دیدن صورتش قلبم تیکه تیکه شد.
جیهوپ : چرا من نبودم
ا.ت با گریه : ???
جیهوپ: چرا وقتی اسیب دیدم تو بودی اما وقتی تو اسیب دیدی من نبودم . چرا وقتی پام تیر خوری تو بودی ولی وقتی سیلی خوردی من نبودم.ا...ا/ت من...من تا حالا نتونستم کمکت کنم با اینکه تو خیلی کمکم کردی معلومه که مارو به عنوان دشمنت حساب میکنی.
همینطور که حرف ا/ت گفت : از موقعی که اومدم احساس کردم هفتا برادر دارم احساس کردم یه……یه خانواده جدید دارم ولی..ولی...همه چی دروغ بود.
رفتم پیشش و بقلش کردم . وقتی از بقلم در اومد گفت : چطور میتونی یه دختر هرزه ای مثل منو دوست داشته باشی
جیهوپ : تو هرزه نیستی بعد هم هر کسی سلیقه داره و منم دوست دارم.
ا/ت : همتون درو......
نزاشتم حرفشو کامل کنه لبامو روی لباش گزاشتم و بوسیدمش.
از زبان ا/ت
نزاشت حرفمو کامل کنم که منو بوسید از کارش شکه شده بودم حالا فهمیدم که منو دوست داره و همین چیز خوشحالم کرد منم همراهی کردم که احساس کردم تنها نیستیم که صدا شلیک تفنگی رو شنیدم فهمیدم دزدن از هوسوک جدا شدم و در سطل اشغال اهنی که جفتمون بود رو جلو تیر گرفتم و بهمون نخورد. همین طور هم ما بهشون شلیک میکردیم.
جیهوپ : مثل همیشه کارات خفنه
ا/ت : من تنها نیستما تو پیشمی
بعد ۱ ساعت
از زبان جیهوپ
اخر تموم شد موفق شدیم
جیهوپ : اسیب که ندیدی
ا/ت : نه فقط یه ضربه کوچیکیه اهه
جیهوپ: ببینم
دستشو برداشتم بهش تیر خورده بود.
جیهوپ: ضربه کوچیکیه ها
ا/ت : اره کوچیکه
جیهوپ : معذرت میخوام ارپیجی سفارش دادی بزنتت
ا/ت:عه هوسوک مسخره نکن
جیهوپ : یلا باشه بیا بریم پایین تا ارپیجی نزنتت
ا/ت: دلت کتک میخواد.
جیهوپ : چیه فقط مواظبتم.
ا/ت : باشه باشه حالا بیا پایین
رفتیم پایین و دست ا/ت رو باند زدم. و رفتیم پیش پسرا . من پیاده شدم ولی اون پیاده نشد
جیهوپ : ا/ت چرا نمیای
ا/ت : دوست ندارم یکم اینجا میمونم
جیهوپ : ا/ت
ا/ت : چی چرا اینجوری نگا میکنی
جیهوپ : ا/ت😑
ا/ت : باشه اومدم.
رفتیم داخل که جیمین و نامجون شوگا رو مبل نشسته بودن .
جیمین : ها خانم دکتر برگشت
ا/ت:......😠
جیمین : چیه ساکتی
ا/ت : چون کاربردی نداره که بخوام بات حرف بزنم😠
جیهوپ : جیمین فکر نکن با این حرفات همه باهات موافقن همه ا/ت رو از یه لحاظ دوست دارن
جونگ کوک : جیهوپ راست میگه من ا/ت رو دوست دارم چون تو ماموریت ها مغزش همه جا کار میکنه
شوگا : من ا/ت رو دوست دارم چون تو شلیک کردن خیلی خوبه
تهیونگ : من ا/ت رو دوست دارم چون دختر باحالی هست
جین : من ا/ت رو دوست دارم چون کاراشو ناقص انجام نمیده
نامجون : منم ا/ت رو دوست دارم چون خیلی خفنه
از زبان ا/ت
با حرفاشو اشک تو چشام جمع شد.
خب این پارت هم تموم شد 😁
لایک کامنت فراموش نشه😁
فالو کنید فالو میشید😁
حتما نظر بدید😁
۱۳۴.۴k
۱۴ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.