پارت 2
پارت 2
به سمت بیرون حرکت کردم و کاغذ هارو پاره
کردم چند ساعت بعد ساعت 8 رسیدیم و رفتیم هتل من دیگه بادیگارد نداشتم و لنزی که دوربین کار گذاشته بودن رو زدم و تمام مکان هارو نشون دادم از روی سیستم میتونستن جهت کارام رو بگن فردا عمليات بود لباس های تنگی سفارش دادم تا مزاحم کارام نشن
خب بریم سمت کوک
اهه الان چند روزی هست که دارم یکی رو شکنجه میدم ولی به حرف نمیاد
رفتم زیرزمین
_خب حرف میزنی یا نه
£آقای جئون باور کنید چیزی نمیتونم بگم
_وات دفاک میگی یا نه
ویو کوک
اعصابم خورد بود اصصلحه رو گذاشتم که کارش رو تموم کنم سازمان کوفتی پس یکی از خدمه ها رو د دذدیدم و حرف در اوردن ازش
£آقای جئون میگم میگم
یکی به نام ا.ت داخل سازمان جای شما رو گرفته و ازم اطلاعات شما رو خواست
_بهش دادی
£اره
_پس بای ولی بیشتر راجبش بگو
£دختری هست که تمام قابلیت های شما رو داره و شاید کمی بیشتر کلاس های خصوصی رفته و دختر خشنی در شکنجه و سرد در برخورد است
_عه پس الان بهت میگم بای
*شلیک کردی؟
_آره تویی شوگا رفت رو مخم ولی الان باید دنبال ا.ت بگردیم
*ا.ت کی هست
-جای من آمده تو اون البیتا
*خب پس امارشو در میارم
_اوکی کاری داشتی؟
*آره فردا شب باند های مافیا یک دو همی گذاشتن و قراره کلی خوش بگذرونیم تو هم به شخصه دعوت کردن
_اوکی تا فردا ساعت چند
*ساعت 5 شروع میشه
_اوکی بای
پایان این چند روز
ویو ا.ت
لباس ها با سرعت رسیدن و رفتم تو لپتاپ که دیدم کسی سعی به هم کردم داره اسمش اقیانوس مشکی بود ولی نمیدونم در اصل کی بود شروع کردم به هک کردنش
*کوکککککک
_چته؟
*بیا دختره خیلی قوی هست الان هکت کرد و داره اسمت رو پیدا میکنه
_چطور
*ماجرا رو تعریف میکنه
_وات خب چرا با وسیله من با رایانه خودت انجام میدادی برو کنار الان درستش میکنم
*اوکی زود باش
_میکروفن رو رشن کرد) سلام خانم ا.ت خوبی (با صدای بم)
+تو کی هستی؟؟
_من جئون هستم
+اووو مثل اینکه بلد نیستی هک کنی جوجه
_به من میگی جوجه الان حالیت میکنم
شروع کردم به هک کردن هر دوشون مساوی شدن
و نمیتونستن هک کنن که زلزله شدیدی خونه هاشون رو لرزوند و تیکه ای از سقف روی لپتاپ ها افتاد
انوار این سرنوشت بود که این دو تا فردا باهم آشنا نشن
آیا فردا اتفاق های خوبی میافتد
شرط 10 تا لایک
به سمت بیرون حرکت کردم و کاغذ هارو پاره
کردم چند ساعت بعد ساعت 8 رسیدیم و رفتیم هتل من دیگه بادیگارد نداشتم و لنزی که دوربین کار گذاشته بودن رو زدم و تمام مکان هارو نشون دادم از روی سیستم میتونستن جهت کارام رو بگن فردا عمليات بود لباس های تنگی سفارش دادم تا مزاحم کارام نشن
خب بریم سمت کوک
اهه الان چند روزی هست که دارم یکی رو شکنجه میدم ولی به حرف نمیاد
رفتم زیرزمین
_خب حرف میزنی یا نه
£آقای جئون باور کنید چیزی نمیتونم بگم
_وات دفاک میگی یا نه
ویو کوک
اعصابم خورد بود اصصلحه رو گذاشتم که کارش رو تموم کنم سازمان کوفتی پس یکی از خدمه ها رو د دذدیدم و حرف در اوردن ازش
£آقای جئون میگم میگم
یکی به نام ا.ت داخل سازمان جای شما رو گرفته و ازم اطلاعات شما رو خواست
_بهش دادی
£اره
_پس بای ولی بیشتر راجبش بگو
£دختری هست که تمام قابلیت های شما رو داره و شاید کمی بیشتر کلاس های خصوصی رفته و دختر خشنی در شکنجه و سرد در برخورد است
_عه پس الان بهت میگم بای
*شلیک کردی؟
_آره تویی شوگا رفت رو مخم ولی الان باید دنبال ا.ت بگردیم
*ا.ت کی هست
-جای من آمده تو اون البیتا
*خب پس امارشو در میارم
_اوکی کاری داشتی؟
*آره فردا شب باند های مافیا یک دو همی گذاشتن و قراره کلی خوش بگذرونیم تو هم به شخصه دعوت کردن
_اوکی تا فردا ساعت چند
*ساعت 5 شروع میشه
_اوکی بای
پایان این چند روز
ویو ا.ت
لباس ها با سرعت رسیدن و رفتم تو لپتاپ که دیدم کسی سعی به هم کردم داره اسمش اقیانوس مشکی بود ولی نمیدونم در اصل کی بود شروع کردم به هک کردنش
*کوکککککک
_چته؟
*بیا دختره خیلی قوی هست الان هکت کرد و داره اسمت رو پیدا میکنه
_چطور
*ماجرا رو تعریف میکنه
_وات خب چرا با وسیله من با رایانه خودت انجام میدادی برو کنار الان درستش میکنم
*اوکی زود باش
_میکروفن رو رشن کرد) سلام خانم ا.ت خوبی (با صدای بم)
+تو کی هستی؟؟
_من جئون هستم
+اووو مثل اینکه بلد نیستی هک کنی جوجه
_به من میگی جوجه الان حالیت میکنم
شروع کردم به هک کردن هر دوشون مساوی شدن
و نمیتونستن هک کنن که زلزله شدیدی خونه هاشون رو لرزوند و تیکه ای از سقف روی لپتاپ ها افتاد
انوار این سرنوشت بود که این دو تا فردا باهم آشنا نشن
آیا فردا اتفاق های خوبی میافتد
شرط 10 تا لایک
۷.۳k
۱۰ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.