پارت ۳ داستان مافیایه خشن من
پارت ۳ داستان مافیایه خشن من
تو هم قبول کردی که فردا شب به مهمونی دوستات بری صبح شد و تو از خواب بیدار شدی
ا/ت: چه روز خوبی !پاشم صبحانه رو بخورم و برم دانشگاه ! چند دقیقه بعد
آماده شدی و از خونه آمدی بیرون و به طرف دانشگاه حرکت کردی وقی به دانشگاه رسیدی دوستات داشتن باهم حرف میزدن رفتی به طرف دوستات !
ا/ت: سلام بچه ها چطورین ؟
دوستات:خوبیم
معلم اومد و درس داد تا زنگ خورد رفتید و نشستید ناهار خوردید و چند دقیقه بعد از مدرسه با دوستات خارج شدی و به خانه ی آلیس رفتید .
ا/ت: وقتی وارد خونه ی آلیس شدیم خونش پر از خوراکی بود قرار بود یک جشن خوب باشه ساعت هم ۹:۳۰دقیقه بود باهم دیگه نشستیم فیلم دیدیم و خوراکی خوردیم خیلی خوش گذشت !
چند ساعت بعد ❤
ا/ت: ساعت تقریبا ۱۲:۳۰دقیقه بود و هیچ کس بیرون نبود دوستام تصمیم گرفتن همونجا بمونن اما من حاضر شدم و از خانه ی دوستم اومد بیرون
لایک کنیداگه خوشتون اومد ❤🥰 و پارت ۴ رو هم حتما میزارم پارت ۴ جالب تر میشه پس لایک کنید🥰❤
تو هم قبول کردی که فردا شب به مهمونی دوستات بری صبح شد و تو از خواب بیدار شدی
ا/ت: چه روز خوبی !پاشم صبحانه رو بخورم و برم دانشگاه ! چند دقیقه بعد
آماده شدی و از خونه آمدی بیرون و به طرف دانشگاه حرکت کردی وقی به دانشگاه رسیدی دوستات داشتن باهم حرف میزدن رفتی به طرف دوستات !
ا/ت: سلام بچه ها چطورین ؟
دوستات:خوبیم
معلم اومد و درس داد تا زنگ خورد رفتید و نشستید ناهار خوردید و چند دقیقه بعد از مدرسه با دوستات خارج شدی و به خانه ی آلیس رفتید .
ا/ت: وقتی وارد خونه ی آلیس شدیم خونش پر از خوراکی بود قرار بود یک جشن خوب باشه ساعت هم ۹:۳۰دقیقه بود باهم دیگه نشستیم فیلم دیدیم و خوراکی خوردیم خیلی خوش گذشت !
چند ساعت بعد ❤
ا/ت: ساعت تقریبا ۱۲:۳۰دقیقه بود و هیچ کس بیرون نبود دوستام تصمیم گرفتن همونجا بمونن اما من حاضر شدم و از خانه ی دوستم اومد بیرون
لایک کنیداگه خوشتون اومد ❤🥰 و پارت ۴ رو هم حتما میزارم پارت ۴ جالب تر میشه پس لایک کنید🥰❤
۲.۵k
۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.