زندگی...
پارت1
+(با گریه و زجه) نامجون میتونم توضیح بدم
_نه فقط خفه شو پارک هانا
سرعته ماشینو بیشتر کرد
+میشه اروم تر بری
_نه هرکاری میخوام میکنم
+م.... من میترسم
_(داد) به درک
سرعتو بیشتر کرد
+(گریش شدید تر شد)
_ی ثانیه دیگه صدا ی نکرتو بشنــــ
ی کامیون جلومون پیچید و.....
*فلش بک دو ساعت پیش
ویو سوجین
ی نقشه ی باب داشتم واسه هانا
زنگ زدم هانا
*چطوری دختر
+خوبم مرسی
*میگما نامجون این جاست گوشیش خاموش یود گفت من بت بگم بیای این جا
+اهان اوکی الان میام
*زود باش
هه
زنگ زدم نامی
*های چطوری
_خوبم مرسی کاری داشتی
*اها اره میگم هانا اومد بعد گوشیش خاموش شد گفت من بت زنگ بزنم بیای این جا
_هانا الان اون جاس
*اره نیگم صدای اهنگ زیاده صدات خوب نیاد یادت نره بیا ها
~امادیی
*اره 🙂
+(با گریه و زجه) نامجون میتونم توضیح بدم
_نه فقط خفه شو پارک هانا
سرعته ماشینو بیشتر کرد
+میشه اروم تر بری
_نه هرکاری میخوام میکنم
+م.... من میترسم
_(داد) به درک
سرعتو بیشتر کرد
+(گریش شدید تر شد)
_ی ثانیه دیگه صدا ی نکرتو بشنــــ
ی کامیون جلومون پیچید و.....
*فلش بک دو ساعت پیش
ویو سوجین
ی نقشه ی باب داشتم واسه هانا
زنگ زدم هانا
*چطوری دختر
+خوبم مرسی
*میگما نامجون این جاست گوشیش خاموش یود گفت من بت بگم بیای این جا
+اهان اوکی الان میام
*زود باش
هه
زنگ زدم نامی
*های چطوری
_خوبم مرسی کاری داشتی
*اها اره میگم هانا اومد بعد گوشیش خاموش شد گفت من بت زنگ بزنم بیای این جا
_هانا الان اون جاس
*اره نیگم صدای اهنگ زیاده صدات خوب نیاد یادت نره بیا ها
~امادیی
*اره 🙂
۶.۲k
۲۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.