نفرت در برابر عشقی که بهت دارم
{{نفرت در برابر عشقی که بهت دارم}}
پارت 72
ا،ت از ماشین جی هون پیاده شد و روبه جی هون گفت
ا،ت : ممنونم بابت اینکه منو رسوندی
جی هون : نمیدونم چرا بهم نمیگی که چرا رفته بودی اونجا
ا،ت : جی هون بی خیال گفتم که وقتش برسه بهت میگم
جی هون نفس عمیقی کشید و با قدمهای آروم به سمتش نزدیک شد
و توی یک قدمیش ایستاده و توی چشماش خیره شد
جی هون : میدونی که میتونی بهم اعتماد کنی و هر وقت به کمک نياز داشتی بهم بگو
ا،ت : اره میدونم تو بهتری دوستمی و بهت اعتماد دارم ولی الان نمیتونن چیزی بهت بگم
ا،ت با جی هون خداحافظی کرد و وارد عمارتش شد
جی هون رفتنش نگاه میکرد و حرفی که زد توی ذهنش تکرار میشد
[ تو بهترین دوستمی ]
اون نمیخواست فقد براش یه دوست باشه هر نگاه اون دختر قلبش رو به تپش مینداخت و با هر لبخندش بيشتر
عاشقش میشد ولی نمیتونست اینو بهش بگه چون از دست دادنش میترسید با افکارش درگير بود و سوار ماشینش شد و حرکت کرد
{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{
ا،ت بعد از گرفتن دوش طولانی حوله دوره خودش پیچید و از حمام بیرون اومد و به سمت کمدش رفت
و در کمدش رو باز کرد و با دیدن کت جونگکوک که وقتی پریود شده بود
دوره کمرش گره زد یاد اون روزی اوفتاد که کمکش کرد
و اون مجبور شد کتش رو بیاره چون کثیف شده بود کت رو از کمد برداشت و نزدیک بینی اش کرد
و بوش کرد با اینکه شسته شده بود بازم بوی جونگکوک رو میداد چشماش رو بسته و کت نفس عمیقی کشید و بوی عطرش رو به ریه هاش فرستاد
ا،ت........
ازت دست نمیکشم جئون جونگکوک بلخره کاری میکنم تا منو ببخشی
و اون وقت دیگه نیاز نیست برای حس کردن بوی
تنت کت رو بو کنم با حس کردن بوی تنت میخوابم بیدار میشم
سوزونهوا : چیکار میکنی
ا،ت با صدای سوزونهوا چشماش رو باز کرد و نگاهش رو داد به اون
و کت رو توی کمد گذاشت
ا،ت : هیچی هیچ کاری نمیکنم
سوزونهوا : باشه زود باش آماده شو میریم بیرون
ا،ت : نه من حوصله ندارم خیلی خسته ام
سوزونهوا به سمت کمدش رفت و لباس براش برداشت
سوزونهوا : زود باش اینو به بپوش حرفو زمین ننداز بعد از عمری میخوام باهات برم بیرون زود باش
ا،ت از روی تخت بلند شد و لباس رو از سوزونهوا گرفت
ا،ت : فقد بخاطر تو اما زود برمیگردیم
سوزونهوا : غر نزن زود باش بلند شو
بعد از پوشیدن لباسش با اسرار سوزونهوا کمی آرایش کرد و از عمارت خارج شد..........ادامه دارد
اسلاید ۲ لباس استایل ا،ت
اسلاید ۳ آرایش ا،ت
پارت 72
ا،ت از ماشین جی هون پیاده شد و روبه جی هون گفت
ا،ت : ممنونم بابت اینکه منو رسوندی
جی هون : نمیدونم چرا بهم نمیگی که چرا رفته بودی اونجا
ا،ت : جی هون بی خیال گفتم که وقتش برسه بهت میگم
جی هون نفس عمیقی کشید و با قدمهای آروم به سمتش نزدیک شد
و توی یک قدمیش ایستاده و توی چشماش خیره شد
جی هون : میدونی که میتونی بهم اعتماد کنی و هر وقت به کمک نياز داشتی بهم بگو
ا،ت : اره میدونم تو بهتری دوستمی و بهت اعتماد دارم ولی الان نمیتونن چیزی بهت بگم
ا،ت با جی هون خداحافظی کرد و وارد عمارتش شد
جی هون رفتنش نگاه میکرد و حرفی که زد توی ذهنش تکرار میشد
[ تو بهترین دوستمی ]
اون نمیخواست فقد براش یه دوست باشه هر نگاه اون دختر قلبش رو به تپش مینداخت و با هر لبخندش بيشتر
عاشقش میشد ولی نمیتونست اینو بهش بگه چون از دست دادنش میترسید با افکارش درگير بود و سوار ماشینش شد و حرکت کرد
{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{
ا،ت بعد از گرفتن دوش طولانی حوله دوره خودش پیچید و از حمام بیرون اومد و به سمت کمدش رفت
و در کمدش رو باز کرد و با دیدن کت جونگکوک که وقتی پریود شده بود
دوره کمرش گره زد یاد اون روزی اوفتاد که کمکش کرد
و اون مجبور شد کتش رو بیاره چون کثیف شده بود کت رو از کمد برداشت و نزدیک بینی اش کرد
و بوش کرد با اینکه شسته شده بود بازم بوی جونگکوک رو میداد چشماش رو بسته و کت نفس عمیقی کشید و بوی عطرش رو به ریه هاش فرستاد
ا،ت........
ازت دست نمیکشم جئون جونگکوک بلخره کاری میکنم تا منو ببخشی
و اون وقت دیگه نیاز نیست برای حس کردن بوی
تنت کت رو بو کنم با حس کردن بوی تنت میخوابم بیدار میشم
سوزونهوا : چیکار میکنی
ا،ت با صدای سوزونهوا چشماش رو باز کرد و نگاهش رو داد به اون
و کت رو توی کمد گذاشت
ا،ت : هیچی هیچ کاری نمیکنم
سوزونهوا : باشه زود باش آماده شو میریم بیرون
ا،ت : نه من حوصله ندارم خیلی خسته ام
سوزونهوا به سمت کمدش رفت و لباس براش برداشت
سوزونهوا : زود باش اینو به بپوش حرفو زمین ننداز بعد از عمری میخوام باهات برم بیرون زود باش
ا،ت از روی تخت بلند شد و لباس رو از سوزونهوا گرفت
ا،ت : فقد بخاطر تو اما زود برمیگردیم
سوزونهوا : غر نزن زود باش بلند شو
بعد از پوشیدن لباسش با اسرار سوزونهوا کمی آرایش کرد و از عمارت خارج شد..........ادامه دارد
اسلاید ۲ لباس استایل ا،ت
اسلاید ۳ آرایش ا،ت
- ۱۴.۲k
- ۰۸ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط