فصل ۲ پارت ۱۲

"ات"
جرم قتل...نکنه...بخاطر جریان چندسال پیشه...ولی کوک همه چیو درست کرد..چرا باید فهمیده باشن
می خواستم در رو ببندم ولی جلومو گرفتن و اومدن داخل...

کوک اومد...میتونستم از چشماش عصبانیت رو ببینم
چشمش به کل سیاه شد و مردمکش به نگ قرمز دراومد
+خودشونن
کوک : ات رو ول کن!

تفنگشو به سمت کوک گرف..
ات : نهههه..خواهش میکنم اینکارو نکن
کوک : ولش کن!*داد*
کوک از اشپزخونه چاقویی دستش گرف...یدفه داشتم احساس سنگینی میکردم..این احساس رو قبلا داشتم..چندسال پیش...
کوک :*خنده شیطانی*
ات : جونگ کوکا...‌
کوک : مزاحما...روزمونو خراب کردین!
دوتا پلیسا بنظر ترسیده میومدن
جونگ کوک با چاقو بهشون حمله ور شد
و باعث شد خودشو یکی از پلیسا به بیرون پرت بشن
پلیس دوم با شوکر نزدیک جونگ کوک شد..رفتم سمتش
ات : نزدیکش نشو!
+یا خودت و حیوونت بدون سر و صدا سوار میشین یا از خشونت استفاده میکنم
ات : نمیزارم بیای سمتش
لگدی بهم زد و یه ماشین جلو چشمام با سرعت میومد
بخاطر دستام که با دستبند بسته شده بودن نمیتونستم بلند شم
ات : جونگ کوککککککک*جیغ*

تا برگشت سمتم دیگه خیلی دیر شده بود. و....

گایز میدونم کمه ادمین خوابش میاد بقیش فردا مینویسه
دیدگاه ها (۴۶)

فصل۲ پارت ۱۳

https://rubika.ir/joing/DIGIEDJE0CVQVBYLSYTMJCZEXKVPRGDKگپمو...

فصل ۲ پارت ۱۱

دوس پسرمو فالو کنید•-•https://wisgoon.com/m_a.bashe

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۷

پارت ۱۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط