•وقتی دارن برف بازی میکنن...•
•وقتی دارن برف بازی میکنن...•
🧡 #انهایپن 🧡
🦊 #سونو 🦊
🐱 #جونگوون 🐱
🐥 #نیکی 🐥
سونو🦊: داشت کنار ادم برفی که درست کرده بودید سلفی میگرفت که رفتی پیشش و کنارش وایسادی تا باهم عکس بگیرید
_خوشگل شددد
به سلفی که گرفته بود نگاه کرد و لبخندی زد که تو هم متقابلا لبخندی زدی و غرق چهره ی کیوتش شدی که نگاهشو بهت داد و از اینکه چند ثانیه اس بهش خیره شدی با چهره ی سوالی بهت نگاه کرد
_؟؟
+خب اخه چاگیم خیلی خوشگله..مخصوصا همین چشمای درخشانت...باعث میشه نتونم ازت چشم بردارم
با شنیدن حرفت خوشحال شد و قیافشو کیوت کرد که دیگه تحملت سر رسیدی و پریدی بغلش
جونگوون🐱: بدون جوراب با دمپایی رفته بود حیاط که برف بازی کنه و بخاطر همین پاهاش یخ زده بود
_سردههههههه یخ زدممم
خنده ای بابت رفتارش کردی و بعد برداشتن یه جوراب زخیم و کفش به سمتش رفتی و اونارو پاش کردی
_بپوش گربه کوچولو سرت نشه
بعد پوشوندن جوراب و کفشش بلند شدی که دیدی با لبخند خیلی قشنگ داره بهت نگاه میکنه
+الان گرمت شد؟
_هوم..اره
لبخندی زدی و دستاتو رو گونه اش گذاشتی
+ایگوووو..تو چرا اینقدر قشنگی اخه
+چشمات..صورتت..بدنت..همچیت
همین حرفت کافی بود تا بوسه ای رو گونت بزاره و بغلت کنه
نیکی🐥: مثل بچه ها اینور و اونور میپرید و به اعضا و از جمله تو گلوله برفی پرتاب میکرد
+یاااا ریکییی
با خنده دوباره از گلوله برفی که به سمتش پرت کردی جا خالی داد
_نمیتونی منو بزنیییی
نفس عمیقی کشیدی و برای چند لحظه از برف بازی دست کشیدی و بهش نگاه کردی
_چیشد؟
لبخندی زدی و بهش نزدیکتر شدی
+چشمای خوشگلت نمیزاره تمرکز کنم اقای نیشیمورا!!
_اوه واقعا؟
لبخند شیطونی زد و دستاشو قاب صورتت کرد
_ولی به اندازه ی خوشگلی چشمای تو که نمیرسه
هایجین❥~
🦊🐱🐥🦊🐱🐥🦊🐱🐥🦊🐱🐥🦊🐱🐥
#سناریو #انهایپن #سناریو_انهایپن #جونگوون #جیک #سونگهون #جی #هیسونگ #سونو #نیکی #ریکی #کیپاپ
#فیکشن #فیک #Enhypen #fic_enhypen #fic #Enhypen_Fic
🧡 #انهایپن 🧡
🦊 #سونو 🦊
🐱 #جونگوون 🐱
🐥 #نیکی 🐥
سونو🦊: داشت کنار ادم برفی که درست کرده بودید سلفی میگرفت که رفتی پیشش و کنارش وایسادی تا باهم عکس بگیرید
_خوشگل شددد
به سلفی که گرفته بود نگاه کرد و لبخندی زد که تو هم متقابلا لبخندی زدی و غرق چهره ی کیوتش شدی که نگاهشو بهت داد و از اینکه چند ثانیه اس بهش خیره شدی با چهره ی سوالی بهت نگاه کرد
_؟؟
+خب اخه چاگیم خیلی خوشگله..مخصوصا همین چشمای درخشانت...باعث میشه نتونم ازت چشم بردارم
با شنیدن حرفت خوشحال شد و قیافشو کیوت کرد که دیگه تحملت سر رسیدی و پریدی بغلش
جونگوون🐱: بدون جوراب با دمپایی رفته بود حیاط که برف بازی کنه و بخاطر همین پاهاش یخ زده بود
_سردههههههه یخ زدممم
خنده ای بابت رفتارش کردی و بعد برداشتن یه جوراب زخیم و کفش به سمتش رفتی و اونارو پاش کردی
_بپوش گربه کوچولو سرت نشه
بعد پوشوندن جوراب و کفشش بلند شدی که دیدی با لبخند خیلی قشنگ داره بهت نگاه میکنه
+الان گرمت شد؟
_هوم..اره
لبخندی زدی و دستاتو رو گونه اش گذاشتی
+ایگوووو..تو چرا اینقدر قشنگی اخه
+چشمات..صورتت..بدنت..همچیت
همین حرفت کافی بود تا بوسه ای رو گونت بزاره و بغلت کنه
نیکی🐥: مثل بچه ها اینور و اونور میپرید و به اعضا و از جمله تو گلوله برفی پرتاب میکرد
+یاااا ریکییی
با خنده دوباره از گلوله برفی که به سمتش پرت کردی جا خالی داد
_نمیتونی منو بزنیییی
نفس عمیقی کشیدی و برای چند لحظه از برف بازی دست کشیدی و بهش نگاه کردی
_چیشد؟
لبخندی زدی و بهش نزدیکتر شدی
+چشمای خوشگلت نمیزاره تمرکز کنم اقای نیشیمورا!!
_اوه واقعا؟
لبخند شیطونی زد و دستاشو قاب صورتت کرد
_ولی به اندازه ی خوشگلی چشمای تو که نمیرسه
هایجین❥~
🦊🐱🐥🦊🐱🐥🦊🐱🐥🦊🐱🐥🦊🐱🐥
#سناریو #انهایپن #سناریو_انهایپن #جونگوون #جیک #سونگهون #جی #هیسونگ #سونو #نیکی #ریکی #کیپاپ
#فیکشن #فیک #Enhypen #fic_enhypen #fic #Enhypen_Fic
۱۴.۶k
۲۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.