جهنم من با او فصل
جهنم من با او🍷 فصل ۲
# پارت ۲۴
ا.ت : چیری گفتی ؟
کوک : نه عزیز دلم داشتم این گارسون رو فش میدادم ... این کارای رسمیشون خیلی رو مخمه
ا.ت : چطور ؟
کوک : نمیبینی چطور عشوه میره ؟
ا.ت : بزار بره زنیکه دنبال یکیه کونشو پاره کنه حالا خوبه تو از اون مردا نیستی زن عشوه گر ببینن هوس کنن
کوک : معلومه نیستم حالا بیخیال این بفرما کیک و شیر موزتو بخور
ا.ت : رو چشم آقایی
کوک : چشمت روشن
ویو ا.ت : داشتم با کوک کیکمون رو میخوردم که دیدم با اون دختره اومد سمت میزمون و با حالت چندشی گف ...
گارسون : آقا چیز دیگهای میل دارین بیارم براتون ؟
ا.ت : نخیر بفرما برو
گارسون : اوووو شما حتما خواهرشونین واقعا زیبایین عذرمیخوام خودتون چیزی میل ندارین ؟
ا.ت : خواهرش کجا بود ؟ زنشم خانوم دنبال یکی میگردی پارت کنه من هستم
گارسون : این چه طرز صحبته چرا زر میزنی ؟
ا.ت : خوبه من زر میزنم تو یکی که س.اک میرنی چی ؟ ببین دلت میخواد پاره شی ؟
گارسون : مشکلیه ؟
ا.ت : نه عزیزم فقط چوب همرام دارم خواستی بگو بکنم توت از کونت درآد
گارسون : ( یکی خوابوند رو صورت ا.ت ) دفعه آخرت باشه حرف اضافی میزنی
ا.ت : ( پاشد و ۱۰ برابر محکمش رو خوابوند رو صورت دختره ) نبابا حرف اضافی چیه ؟ فقط میخوام آدمت کنم
کوک : ا.ت عزیزم آروم باش
گارسون : دختره بی شخصیت گم شین از انجا برین بیرون
کوک : تو یکی دهنتو ببند هر.زه نباشی زنم کاریت نداره پامونم دیگه اینجا نمیزاریم
گارسون : هر.زه همون زنته
ا.ت : حرف دهنتو ببند
کوک : ا.ت برو کنار ... چی گفتی زنیکه
گارسون : هر.زه زنته
کوک : ( مشت رو خوابوند رو صورت گارسون و اونم که پخش پلا شد 😂 ) دفعه آخرت باشه لقبایخودتو رو زن من میزاری ... فهمیدی ؟ ( عربده )
گارسون : ....
کوک : میگم فهمیدی ؟ ( عربده بلند تر )
گارسون : ب..بله
ویو کوک : دست ا.ت رو گرفتم همه داشتن نگامون میکردن که صاحب کافه پرید وست و گفت ...
ص.ک ( صاحب کافه ) : چخبرتونه آقای جئون ؟ چرا اینجارو گذاشتین رو سرتون ؟
کوک : گارسونت رو جمع بکن دیگه به متی که زن دارم نگا نکنه و هر.زه بازی رو کنار بزاره فهمیدی ؟ ( عربده )
ص.ک : بله قربان
ویو کوک : دست ا.ت رو کشیدم و رفتین سمت ماشینم و سوار شدیم ماشین رو روشن کردم و گازشو دادم جوری سریع میرفتم که که ا.ت از ترسش جمع شده بود یه جا ... سرعتم رو بردم بالا که ا.ت جیغش در اومد و گفت ....
# پارت ۲۴
ا.ت : چیری گفتی ؟
کوک : نه عزیز دلم داشتم این گارسون رو فش میدادم ... این کارای رسمیشون خیلی رو مخمه
ا.ت : چطور ؟
کوک : نمیبینی چطور عشوه میره ؟
ا.ت : بزار بره زنیکه دنبال یکیه کونشو پاره کنه حالا خوبه تو از اون مردا نیستی زن عشوه گر ببینن هوس کنن
کوک : معلومه نیستم حالا بیخیال این بفرما کیک و شیر موزتو بخور
ا.ت : رو چشم آقایی
کوک : چشمت روشن
ویو ا.ت : داشتم با کوک کیکمون رو میخوردم که دیدم با اون دختره اومد سمت میزمون و با حالت چندشی گف ...
گارسون : آقا چیز دیگهای میل دارین بیارم براتون ؟
ا.ت : نخیر بفرما برو
گارسون : اوووو شما حتما خواهرشونین واقعا زیبایین عذرمیخوام خودتون چیزی میل ندارین ؟
ا.ت : خواهرش کجا بود ؟ زنشم خانوم دنبال یکی میگردی پارت کنه من هستم
گارسون : این چه طرز صحبته چرا زر میزنی ؟
ا.ت : خوبه من زر میزنم تو یکی که س.اک میرنی چی ؟ ببین دلت میخواد پاره شی ؟
گارسون : مشکلیه ؟
ا.ت : نه عزیزم فقط چوب همرام دارم خواستی بگو بکنم توت از کونت درآد
گارسون : ( یکی خوابوند رو صورت ا.ت ) دفعه آخرت باشه حرف اضافی میزنی
ا.ت : ( پاشد و ۱۰ برابر محکمش رو خوابوند رو صورت دختره ) نبابا حرف اضافی چیه ؟ فقط میخوام آدمت کنم
کوک : ا.ت عزیزم آروم باش
گارسون : دختره بی شخصیت گم شین از انجا برین بیرون
کوک : تو یکی دهنتو ببند هر.زه نباشی زنم کاریت نداره پامونم دیگه اینجا نمیزاریم
گارسون : هر.زه همون زنته
ا.ت : حرف دهنتو ببند
کوک : ا.ت برو کنار ... چی گفتی زنیکه
گارسون : هر.زه زنته
کوک : ( مشت رو خوابوند رو صورت گارسون و اونم که پخش پلا شد 😂 ) دفعه آخرت باشه لقبایخودتو رو زن من میزاری ... فهمیدی ؟ ( عربده )
گارسون : ....
کوک : میگم فهمیدی ؟ ( عربده بلند تر )
گارسون : ب..بله
ویو کوک : دست ا.ت رو گرفتم همه داشتن نگامون میکردن که صاحب کافه پرید وست و گفت ...
ص.ک ( صاحب کافه ) : چخبرتونه آقای جئون ؟ چرا اینجارو گذاشتین رو سرتون ؟
کوک : گارسونت رو جمع بکن دیگه به متی که زن دارم نگا نکنه و هر.زه بازی رو کنار بزاره فهمیدی ؟ ( عربده )
ص.ک : بله قربان
ویو کوک : دست ا.ت رو کشیدم و رفتین سمت ماشینم و سوار شدیم ماشین رو روشن کردم و گازشو دادم جوری سریع میرفتم که که ا.ت از ترسش جمع شده بود یه جا ... سرعتم رو بردم بالا که ا.ت جیغش در اومد و گفت ....
- ۵.۴k
- ۱۵ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط