★ʟᴀᴡʟᴇꜱsʟᴀᴡʏᴇʀ★
★ʟᴀᴡʟᴇꜱsʟᴀᴡʏᴇʀ★
Part:¹⁷
(ویو کوک)
الان دوماهه از رفتن اون وکیل کوچولو میگذره یه جورایی یه طوری شدم ولی فهمیدم دوستش دارم راستش وقتی میرفتم خونه پیش جیمین جای خالی ا.ت رو حس میکردم ولی خیل بد بودم که اون کارو کردم اگه ا.ت حامله نمیشد یه درصد احتمال داشت عاشقم بشه ولی الان هم امیدشو هم شادیشو هم بچشو ازش گرفتم این روزا درست نمیرم سر کار توخونه هم تنهام پس تصمیم گرفتم با جیمین زندگی کنم این راه حل خوبیه مادرش هم رفته پیش مادر بزرگ جیمین و ا.ت و اونجا زندگی میکنه جیمین هم خونه تنهاست ولی باید باهاش صحبت کنم)
کوک: الو؟ جیمین
جیمین: اوو ا.ت قطع میکنم بعدا بهت زنگ میزنم،اووو کوک چه خبر
کوک: داشتی با ا.ت صحبت میکردی؟
جیمین: عا ااره
کوک: حالش خوبه؟(نگران)
جیمین: اره بد نیست جانم کاری داشتی؟؟
کوک: (جریانو میگه ، حال ندارم بنویسم زیاده🤣🔪)
جیمین: واییی دقیقا منم همین فکرو دارم پس اوک از امروز بیا
کوک: خوبه خدافض
(۷ماه بعد)
(ویو پاریس)(ویو هیچ کس نیست)
ا.ت: عاااااااایییییی بورااااااااا درد دارممممممم
بورا: یول یول داره میادددد
ا.ت: بورا آمبولانسسسسسسسسسس(داد،همه اینارو با داد میگن)بورااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
بورا: باشه باشه نفس عمیققققق اومد آمبولانس اومدددد
از این طرففف توروخداا دوستم داره بچش میاددد
(بیمارستان)
ا.ت: یولللللللللل، پسرممممممممم داره میاددددد زنگ بزن جیمیننننن
بورا: نمیشهههه جونگ کوک پیششهههه
ا.ت: جونگگگ کوککککککککککککککککککککککککککککک
(۲ ساعت بعد)
بورا: جیمیننن بردار اها
جیمین: الو بورا چی شده گوشیمو سوراخ کردی
بورا: ببین میگم ولی واکنش نشون نده اگه پیش جونگ کوکی
جیمین: بگو جون به لبم کردی(اروم)
بورا: بچهههه بچههه ا.ت و کوک داره میاددد یول دارن میادددد
جیمین: چییی وای باشه باشه عکس بفرستییی هااا
بورا: باشه دکتر دکتر اومد.
قطع کرد
دکتر: خب خب یه پسر خوشگل و ناز نازی بدنیا اومد تبریک میگم خالش بیا بچرو بگیر
بورا: وایییی اخه تو چرا انقد کیوتییی واییی لبات شبیه اته ولی ... ولی چشمات شبیه باباته ولش کن بیا بریم پیش مامان جونت خاله اییی
ا.ت: یول پسرم کو بورا؟؟
بورا: مامانشش نگران نباش پسرت پیشه منه
ا.ت:وای پسرم نازم قربونت بشم
(همشون میخندن)
(سه سال بعد)
.......
شرطا:
۱۰لایک
۱۵کامنت
Part:¹⁷
(ویو کوک)
الان دوماهه از رفتن اون وکیل کوچولو میگذره یه جورایی یه طوری شدم ولی فهمیدم دوستش دارم راستش وقتی میرفتم خونه پیش جیمین جای خالی ا.ت رو حس میکردم ولی خیل بد بودم که اون کارو کردم اگه ا.ت حامله نمیشد یه درصد احتمال داشت عاشقم بشه ولی الان هم امیدشو هم شادیشو هم بچشو ازش گرفتم این روزا درست نمیرم سر کار توخونه هم تنهام پس تصمیم گرفتم با جیمین زندگی کنم این راه حل خوبیه مادرش هم رفته پیش مادر بزرگ جیمین و ا.ت و اونجا زندگی میکنه جیمین هم خونه تنهاست ولی باید باهاش صحبت کنم)
کوک: الو؟ جیمین
جیمین: اوو ا.ت قطع میکنم بعدا بهت زنگ میزنم،اووو کوک چه خبر
کوک: داشتی با ا.ت صحبت میکردی؟
جیمین: عا ااره
کوک: حالش خوبه؟(نگران)
جیمین: اره بد نیست جانم کاری داشتی؟؟
کوک: (جریانو میگه ، حال ندارم بنویسم زیاده🤣🔪)
جیمین: واییی دقیقا منم همین فکرو دارم پس اوک از امروز بیا
کوک: خوبه خدافض
(۷ماه بعد)
(ویو پاریس)(ویو هیچ کس نیست)
ا.ت: عاااااااایییییی بورااااااااا درد دارممممممم
بورا: یول یول داره میادددد
ا.ت: بورا آمبولانسسسسسسسسسس(داد،همه اینارو با داد میگن)بورااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
بورا: باشه باشه نفس عمیققققق اومد آمبولانس اومدددد
از این طرففف توروخداا دوستم داره بچش میاددد
(بیمارستان)
ا.ت: یولللللللللل، پسرممممممممم داره میاددددد زنگ بزن جیمیننننن
بورا: نمیشهههه جونگ کوک پیششهههه
ا.ت: جونگگگ کوککککککککککککککککککککککککککککک
(۲ ساعت بعد)
بورا: جیمیننن بردار اها
جیمین: الو بورا چی شده گوشیمو سوراخ کردی
بورا: ببین میگم ولی واکنش نشون نده اگه پیش جونگ کوکی
جیمین: بگو جون به لبم کردی(اروم)
بورا: بچهههه بچههه ا.ت و کوک داره میاددد یول دارن میادددد
جیمین: چییی وای باشه باشه عکس بفرستییی هااا
بورا: باشه دکتر دکتر اومد.
قطع کرد
دکتر: خب خب یه پسر خوشگل و ناز نازی بدنیا اومد تبریک میگم خالش بیا بچرو بگیر
بورا: وایییی اخه تو چرا انقد کیوتییی واییی لبات شبیه اته ولی ... ولی چشمات شبیه باباته ولش کن بیا بریم پیش مامان جونت خاله اییی
ا.ت: یول پسرم کو بورا؟؟
بورا: مامانشش نگران نباش پسرت پیشه منه
ا.ت:وای پسرم نازم قربونت بشم
(همشون میخندن)
(سه سال بعد)
.......
شرطا:
۱۰لایک
۱۵کامنت
۶.۰k
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.