★ʟᴀᴡʟᴇꜱsʟᴀᴡʏᴇʀ★
★ʟᴀᴡʟᴇꜱsʟᴀᴡʏᴇʀ★
Part:¹⁶
(خونه)
ا.ت: داداش یه بلیط هواپیما برای فرانسه بگیر
جیمین و بورا: چییی؟
ا.ت: تنها کشوریه که زبانشو بلدم و اینکه جیمین، من بچمو سقط نکردم
جیمین: چیییی؟!!!!
بورا:منم باهات میام
جیمین: چ..
ا.ت: داداش بسه لطفاً خواهش میکنم میشه دوتا بلیط بگیری؟
جیمین: باشه ولی کو..
ا.ت: نمیخوام هیچی به کوک بگم میخوام بچمو اونجا بدنیا بیارم و از شرکت حقوقی اینجا استفاع میدم
جیمین: باش بخاطرت به کوک چیزی نمیگم
ا.ت: ممنونم
(فرودگاه)
ا.ت: خب ما میریم
جیمین: به سلامت
بورا: بریم ا.ت، خدافس
(ا.ت ویو)
رسیدیم فرانسه و منو بورا یه خونه کوچیک با پس انداز هامون گرفتیم (عکس خونه رو میزارم)
(۲ماه بعد)
بورا: ا.تتت بیا جیمین تو ویدیو کاله
ا.ت: اووو گوشیو بده بدوو، سلااام داداش
جیمین: سلام خوبی اونجا راحتین
ا.ت: اره راحتیم داداش دلم واست یه زره شدهههه
جیمین: منم همینطور ، ا.ت
ا.ت: بله؟؟
جیمین: جونگ کوک یه جورایی بعد تو یه جوری شده
ا.ت:(مکث) چ..چط..وری؟(لکنت)
جیمین: چه میدونم درست به کاراش نمیرسه حالشم بده هرچی بهش میگم چته میگه هیچی، حالا اینارو ول کن عزیز داییش چطورهع؟؟
ا.ت: خوبه داییش، انقدر مامانشو لگد میزنه معلومه بچه شیطونی میشه(خنده)
جیمین: راستش یه چیزی دیروز کوک اومد پیشم ازش پرسیدم اگه اون بچه الان زنده بود دوست داشتی اسمش چی باشه؟ گفت دختر بود سول پسر بود یول اون بچه هم شیطونیش به کوک میره
ا.ت: داداش میشه لطفاً اسم کوک رو دیگه نیاری ؟
جیمین: باشه ببخشید ، ا.تت ا.تت بهم زنگ زدن بعدا باهاتون کال میگیرم خودافص
(ویو کوک)
..
شرطا:
10لایک
15کامنت
Part:¹⁶
(خونه)
ا.ت: داداش یه بلیط هواپیما برای فرانسه بگیر
جیمین و بورا: چییی؟
ا.ت: تنها کشوریه که زبانشو بلدم و اینکه جیمین، من بچمو سقط نکردم
جیمین: چیییی؟!!!!
بورا:منم باهات میام
جیمین: چ..
ا.ت: داداش بسه لطفاً خواهش میکنم میشه دوتا بلیط بگیری؟
جیمین: باشه ولی کو..
ا.ت: نمیخوام هیچی به کوک بگم میخوام بچمو اونجا بدنیا بیارم و از شرکت حقوقی اینجا استفاع میدم
جیمین: باش بخاطرت به کوک چیزی نمیگم
ا.ت: ممنونم
(فرودگاه)
ا.ت: خب ما میریم
جیمین: به سلامت
بورا: بریم ا.ت، خدافس
(ا.ت ویو)
رسیدیم فرانسه و منو بورا یه خونه کوچیک با پس انداز هامون گرفتیم (عکس خونه رو میزارم)
(۲ماه بعد)
بورا: ا.تتت بیا جیمین تو ویدیو کاله
ا.ت: اووو گوشیو بده بدوو، سلااام داداش
جیمین: سلام خوبی اونجا راحتین
ا.ت: اره راحتیم داداش دلم واست یه زره شدهههه
جیمین: منم همینطور ، ا.ت
ا.ت: بله؟؟
جیمین: جونگ کوک یه جورایی بعد تو یه جوری شده
ا.ت:(مکث) چ..چط..وری؟(لکنت)
جیمین: چه میدونم درست به کاراش نمیرسه حالشم بده هرچی بهش میگم چته میگه هیچی، حالا اینارو ول کن عزیز داییش چطورهع؟؟
ا.ت: خوبه داییش، انقدر مامانشو لگد میزنه معلومه بچه شیطونی میشه(خنده)
جیمین: راستش یه چیزی دیروز کوک اومد پیشم ازش پرسیدم اگه اون بچه الان زنده بود دوست داشتی اسمش چی باشه؟ گفت دختر بود سول پسر بود یول اون بچه هم شیطونیش به کوک میره
ا.ت: داداش میشه لطفاً اسم کوک رو دیگه نیاری ؟
جیمین: باشه ببخشید ، ا.تت ا.تت بهم زنگ زدن بعدا باهاتون کال میگیرم خودافص
(ویو کوک)
..
شرطا:
10لایک
15کامنت
۶.۲k
۱۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.