عشق آغشته به خون '
عشق آغشته به خون '
P⁵¹ادامه
_____
جینآئه
_____
بدون حرفی تعظیم کردم و بعد از ورود اونا وارد قصر شدم..
با ندیدن تهیونگ تو سالن پذیرایی نگران شدم،باید میبود،اما چرا نیست،زمانیکه مطمئن شدم که اگه ناپدید بشم کسی متوجهم نمیشه راهم رو سمت اتاق تهیونگ گرفتم.
نزدیک آخرین پله بودم که چشمم به تهیونگ خورد،کت مشکی تنش کرده بود موهاش رو کوتاه کرده بود و به سمت بالا زده بود،ولی رقص قلم خدا برای نقاشی تهیونگ معجزه به همرا داشته که همچون اثرِ خلق کرده.
با نزدیکتر شدنش بهم خندید و آبروش رو بالا داد
جینآئه:مگه نگاه کردن به تابلو دست نوشت خدا گناهه،اگه گناه هم بود بزارین مننگاش کنم.
شونهش رو بالا انداخت و در جوابم گفت
تهیونگ:اگه دید زدن اثر انگشتهای خالق مجازات داشته باشه من دید میزنم و عاشقانه اون انگشت رو میپرستم و با دلوجون مجازاتش رو به جون میخرم.
غلط املایی بود معذرت 🤍🎀
راستش ممکنه پارت بعدی رو به یکمی تاخیر بزارم😊
نظرتون؟؟
قراره کلی خوش بگذره،اگه ایده برای ادامه فیک داری ممنون میشم با من به اشتراک بزاری😊🤍
P⁵¹ادامه
_____
جینآئه
_____
بدون حرفی تعظیم کردم و بعد از ورود اونا وارد قصر شدم..
با ندیدن تهیونگ تو سالن پذیرایی نگران شدم،باید میبود،اما چرا نیست،زمانیکه مطمئن شدم که اگه ناپدید بشم کسی متوجهم نمیشه راهم رو سمت اتاق تهیونگ گرفتم.
نزدیک آخرین پله بودم که چشمم به تهیونگ خورد،کت مشکی تنش کرده بود موهاش رو کوتاه کرده بود و به سمت بالا زده بود،ولی رقص قلم خدا برای نقاشی تهیونگ معجزه به همرا داشته که همچون اثرِ خلق کرده.
با نزدیکتر شدنش بهم خندید و آبروش رو بالا داد
جینآئه:مگه نگاه کردن به تابلو دست نوشت خدا گناهه،اگه گناه هم بود بزارین مننگاش کنم.
شونهش رو بالا انداخت و در جوابم گفت
تهیونگ:اگه دید زدن اثر انگشتهای خالق مجازات داشته باشه من دید میزنم و عاشقانه اون انگشت رو میپرستم و با دلوجون مجازاتش رو به جون میخرم.
غلط املایی بود معذرت 🤍🎀
راستش ممکنه پارت بعدی رو به یکمی تاخیر بزارم😊
نظرتون؟؟
قراره کلی خوش بگذره،اگه ایده برای ادامه فیک داری ممنون میشم با من به اشتراک بزاری😊🤍
۸.۰k
۰۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.