از زبان ا/ت
از زبان ا/ت
بالاخره رسیدیم از ماشین پیاده شدیم که جیمین گفت
جیمین: آم خب ا/ت...
ا/ت:بله؟
جیمین:میشه چند لحضه باهات حرف بزنم؟
ا/ت:باشه ...اول بیا بریم داخل خونه
جیمین:نه نریم..
ا/ت:تو چت شده؟
جیمین:قسم میخورم از قصد نبود(بابغض)
ا/ت:چی از قصد نبود؟
جیمین:من....م...من بهت خیانت کردم ا/ت....متاسفم(باگریه)
ا/ت: تو چیکار کردی جیمین؟
جیمین: (گریه)
ا/ت:با توام چرا جوابمو نمیدی...
جیمین: اون خودش بهم نزدیک شد(گریه)
ا/ت:کی؟
جیمین: م...میا...
ا/ت:تو...ت..تو..واقعا برات متاسفم تو میدونستی که قراره باهم ازدواج کنیم ولی بازم بهت خیانت کردی ازت متنفرم عوضی(با داد و گریه)
جیمین: ......
ا/ت:کاش امروز بهت جواب بله رو نمیدادم اشتباه کردم که عاشقت شدم من خیلی احمقم خیلی احمقم واسه ی خودم متاسفم که عاشق آدمی مثل تو شدم(گریه)
(ادمین)
ا/ت با گریه داخل خونه رفت خونه ای که قراار بود باهم توش خوشحال باشن ولی اینطور نبود ...
*پایان پارت دوم*
❌کپی ممنوع ❌
بالاخره رسیدیم از ماشین پیاده شدیم که جیمین گفت
جیمین: آم خب ا/ت...
ا/ت:بله؟
جیمین:میشه چند لحضه باهات حرف بزنم؟
ا/ت:باشه ...اول بیا بریم داخل خونه
جیمین:نه نریم..
ا/ت:تو چت شده؟
جیمین:قسم میخورم از قصد نبود(بابغض)
ا/ت:چی از قصد نبود؟
جیمین:من....م...من بهت خیانت کردم ا/ت....متاسفم(باگریه)
ا/ت: تو چیکار کردی جیمین؟
جیمین: (گریه)
ا/ت:با توام چرا جوابمو نمیدی...
جیمین: اون خودش بهم نزدیک شد(گریه)
ا/ت:کی؟
جیمین: م...میا...
ا/ت:تو...ت..تو..واقعا برات متاسفم تو میدونستی که قراره باهم ازدواج کنیم ولی بازم بهت خیانت کردی ازت متنفرم عوضی(با داد و گریه)
جیمین: ......
ا/ت:کاش امروز بهت جواب بله رو نمیدادم اشتباه کردم که عاشقت شدم من خیلی احمقم خیلی احمقم واسه ی خودم متاسفم که عاشق آدمی مثل تو شدم(گریه)
(ادمین)
ا/ت با گریه داخل خونه رفت خونه ای که قراار بود باهم توش خوشحال باشن ولی اینطور نبود ...
*پایان پارت دوم*
❌کپی ممنوع ❌
۳۱۳
۲۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.