فیک تهیونگ پارت

فیک تهیونگ پارت3
(کادر مهربانی)

گفت:پرستاره جدیدی؟!:/
میسو:نه
دکتر کیم:مادر بیماری
میسو :بهم میخوره مادر باشم
سرش توی پرونده بود سرش و اورد بالا و نگام کردو گفت
دکتر کیم :پس چیکار داری
میسو:خب اول باید بگم ک شما نباید سونلی و دعوا میکردین اون بچه ست روی لطیفی داره
دکتر کیم:خب باشه سعی میکنم بهتر رفتار کنم کارت تموم شد
تعجب کردم از اینک ب این اسونی قبول کرد بخاطر همین گفتم
میسو:فکر نمی کرد انقدر زود قبول کنید
با دستاش برگه هایی ک از پرونده بهم ریخته بود رو مرتب کرد و گفت
دکتر کیم:چطور
دوست نداشتم دروغ بگم بخاطر همین گفتم
میسو:راستش و بگم؟:)
دکتر کیم:خوشحال میشم راستشو بگی(با یه حالت سردی گفت)
میسو:خب تو بخش گفتن ک اخلاقتون بده و سمتتون نیام و بحاتون حرف نزنم
لب هاشو خیس کرد و گفت
دکتر کیم:میدونم راستی؟!
میسو:بله
دکتر کیم :تو ک ن پرستاری ن بیماری اینجا چیکار میکنی
میسو:خب اینجا با بچه ها بازی میکنم غذا بهشون میدم از اینکارا
دکتر کیم:حالت بد نمیشه!
میسو:خب اولا اینجوری بودم و بعد عادت کردم همین ک میبینم اونا بعد دیدن من غذا میخورن و ورمانشونو خوب انجام میدن چرا حالم بد بشه
دکتر ب فکر فرو رفت و بعد مکث کوتاهی گفت
دکتر کیم:تو خاله میسویی
میسو:اره شما از کجا اسمم و میدونید
دکتر کیم:من وقتی ی بیماری معالجه میکردم وقتی خواستم امپول رو بزنم دیدم ن گریه میکنه ن هیچی بعد گفتم دردت نیومد گفت خاله میسو میگ اگ قوی نباشی هیچ وقت ب ارزو هات نمیرسی
میسو: اها،میشه خودتونو معرفی کنید چون تازه اومدید نمیشناسمتون
دکتر کیم:کیم تهیونگ هستم
میسو:خوشبختم دکتر کیم
سرشو تکون داد ک گفتم
میسو:من مزاحم شد ببخشید
تهیونگ:ممنون
میسو:خدانگهدار
از اتاق اومد بیرون و رفتم سمت اتاقا ک دوستم ک پرستار بود صدام زد
پرستار:هعی میسو دکتر کیم دیدی
میسو:اره انقدر ک میگفتی بعد نبود همین ک گفت کار اشتباهی میکنی گفت یعی میکنم اصلاح کنم
پرستار:امکان ندارهه دکتر کیم همچین حرفی بزنه
میسو:چرا امکان داره خودش گفت
داشتیم حرف میزدیم ک چشم خورد ب سانهو
یانهو ی پسریه ک ب یرطان ریه مبطلاست بخاطر همین از دوستم خداحافظی کردم و رفتم پیشش
میسو:اقا پسر دوستت اومده میای بازی؟!
سانهو:اره میام ،میسه نقاشی بکشیم
میسو:بله بله جناب کاپیتان
لز ویلچرش گرفتم ک هولش بدم ببرمش سمت اتاقش داشتم میبردم ک دیدم تهیونگ از اتاقش اوم بیرون و گفت میریم ب بیمارا سر بزنیم ک سانهو گفت
#teahyung
#v
#BTS
دیدگاه ها (۴)

فکت از کره جنوبی

#حرف_دل قوی بودن خیلی خوبه باید قوی باشی تا با شکستا کوچیک ا...

#اشپزان پارت 9ک گفتما/ت:چیشد ک ب اشپزی روی اوردیجین:خب،وقتی ...

فیک تهیونگ پارت2(کادر مهربانی)دوتاشون سرشو بالا پایین کردن ک...

آبنبات تلخ

شوهر دو روزه. پارت۸۶

پارت ۱۹ فیک دور اما آشنا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط