اسم فرشته کوچولو من

اسم فرشته کوچولو من
پارت ۲۰
[ویو جونگ کوک]
دختره عوضی زیادی رو مخم رفت
این زیادی بود ولی اگه اونجا زندانی بشه یاد می گیره با کی
چطور رفتار کنه
وقتی التماس کرد دلم داشت براش ضعف می کرد
ولی نباید هیچوقت جای گاه خودش فراموش کنه
هیچکس نمی تونه به من بی احترامی کنه
رفتم داخل اتاقم حاضر شدم
تیپ اسپرت زدم عطر تلخم زدم
اسلحه به کمرم بستم
امشب اون ماموریت بزرگ شروع میشه
با همه هماهنگ شدم
به آجوما تاکید کردم داخل این یک هفته مراقب این دختره پرو باشه
خواستم قبل رفتنم بهش سر بزنم
ولی دیگه نشد
[ویو یک هفته بعد]
امروز دیگه ماموریت تموم شد بر می گردم خونه
دلم برای اون دختر کوچولو هم تنگ شده
با صدای زنگ گوشیم به خودم اومدم
[مکالمه تماس]
آجوما: ارباب هارین....یک هفته حرف نمی زنه فقط ساکت گوشه ای از اتاق نشسته
با زور آب یکم می خوره و تمام مدت حرف هایی تکرار می کنه
جونگ کوک: مگه چیکارش کردید اهمقا ( داد )
آجوما: بعد از که زندانیش کردید وقتی در باز کردیم غش کرده بود و داخل خواب حرف می زد.... نمی دونم چش شده
جونگ کوک: خودم می رسونم
قطع کرد
با سرعت نور ماشین می روندم و
بعد از ۴ ساعت رسیدم
وارد خونه شدم
با سرعت به سمت طبقه بالا رفتم
در اتاق هارین باز بود صدای آجوما می یومد که داشت التماسش می کرد
رفتم داخل اتاق
گوشه اتاق نشسته بود داخل خودش جمع شده بود
جونگ کوک: آجوما برو بیرون ( داد)
آجوما رفت
چشماش بهم خورد
جونگ کوک: هارین چت شده...تو که سر حال بودی
با جیغی که زد گوشم کر شد
هارین: نزدیک نیا می خوای من بدی دستش ( جیغ داد گریه)
چش شده



احتمال که دوباره اینترنتم تمومه کنه دوباره زیاده 😂😂

نشستم با اینترنت ریاضی خوندم 😂😂😂
دیدگاه ها (۷)

اسم فرشته کوچولو من پارت ۲۱ [ ویو هارین]وقتی بیدار شدم داخل ...

اسم فرشته کوچولو من پارت ۲۲ [ویو هارین]از ذوق دیدن بابابزرگم...

اسم فرشته کوچولو من پارت ۱۹ [ویو هارین]هارین: تو گوه نخور کل...

اسم فرشته کوچولو من پارت ۱۸ [ویو هارین]یهو دستش بلند کرد بهم...

قلب یخیپارت ۱۰از زبان ا/ت:غذامون تموم شد منم میخواستم برم دس...

فیک(خواهر ناتنی من) پارت ۹

رمان عشق و نفرت پارت ۱۲خلاصه رفتیم خونه ی مامان جونگ کوک سان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط