اسم فرشته کوچولو من
اسم فرشته کوچولو من
پارت ۱۸
[ویو هارین]
یهو دستش بلند کرد بهم سیلی بزنه دستش پیچوندم کوبوندمش به زمین
هارین: پسره اهمق دفعه آخرت باشه دست رو دختر بلند می کنی
بلند شد که دوباره بزنم که
جونگ کوک: ولش کن...
با حالت. عصبی پاهاش کوبوند زمین و
هاجون: ببینش عجب روانیه
هارین: ببین روانی عمت
هاجون: دختره پرو
هارین: پسره عوضی
اومد دوباره جواب بده که جونگ کوک
جونگ کوک: اههه کلم درد می کنه مگه بچه هستید ( داد)
دکتر اومد سریع شروع کرد کلش پانسمان کردن
همون طور روی مبل نشستم نگاهش می کردم
یهو اون پسره شلغم گفت
هاجون: دختر از شاهکارت راضی هستی
هارین: میگم یک شیشه تو کله تو هم خورد کنم آخه داری زیادی گو....
یهو جونگ کوک با داد گفت
جونگ کوک: هارین دهنت ببند....هاجون تو هم با این بحث نکن
دیگه دهنم بستم چون مطمئن بودم خوب بشه جواب
تمام کارم ازم پس می گیره
دکتر کارش تموم شد
دکتر: خدا شفا بده
جونگ کوک: هوم.. ممنون..می تونی برید
دکتر رفت
بلند شد اومد روبه روم وایساد
و با داد آجوما صدا کرد
جونگ کوک: آجوما ( داد)
آجوما با سرعت اومد
آجوما: بله ارباب
جونگ کوک: چطور این وحشی اومده بیرون ( سرد - جدی ـ داد )
آجوما: ببخشید خیلی سریع دوید
بلند شدم تو چشماش نگاه کردم
هارین: خودم اومدم بیرون مشکلیه...
با عصبانیت نگام می کرد
جونگ کوک: تو غلط کردی اومدی بیرون
هاجون: داداش من برم انگار قرار اتفاقات بدی بیفته
هارین: بهتره گمشی وگرنه کلت می شکونم
جونگ کوک: دختر پرو آدم باش
هاجون : داداش آدمش کن
هارین: تو گوه نخور کل خر ( داد )
پارت ۱۸
[ویو هارین]
یهو دستش بلند کرد بهم سیلی بزنه دستش پیچوندم کوبوندمش به زمین
هارین: پسره اهمق دفعه آخرت باشه دست رو دختر بلند می کنی
بلند شد که دوباره بزنم که
جونگ کوک: ولش کن...
با حالت. عصبی پاهاش کوبوند زمین و
هاجون: ببینش عجب روانیه
هارین: ببین روانی عمت
هاجون: دختره پرو
هارین: پسره عوضی
اومد دوباره جواب بده که جونگ کوک
جونگ کوک: اههه کلم درد می کنه مگه بچه هستید ( داد)
دکتر اومد سریع شروع کرد کلش پانسمان کردن
همون طور روی مبل نشستم نگاهش می کردم
یهو اون پسره شلغم گفت
هاجون: دختر از شاهکارت راضی هستی
هارین: میگم یک شیشه تو کله تو هم خورد کنم آخه داری زیادی گو....
یهو جونگ کوک با داد گفت
جونگ کوک: هارین دهنت ببند....هاجون تو هم با این بحث نکن
دیگه دهنم بستم چون مطمئن بودم خوب بشه جواب
تمام کارم ازم پس می گیره
دکتر کارش تموم شد
دکتر: خدا شفا بده
جونگ کوک: هوم.. ممنون..می تونی برید
دکتر رفت
بلند شد اومد روبه روم وایساد
و با داد آجوما صدا کرد
جونگ کوک: آجوما ( داد)
آجوما با سرعت اومد
آجوما: بله ارباب
جونگ کوک: چطور این وحشی اومده بیرون ( سرد - جدی ـ داد )
آجوما: ببخشید خیلی سریع دوید
بلند شدم تو چشماش نگاه کردم
هارین: خودم اومدم بیرون مشکلیه...
با عصبانیت نگام می کرد
جونگ کوک: تو غلط کردی اومدی بیرون
هاجون: داداش من برم انگار قرار اتفاقات بدی بیفته
هارین: بهتره گمشی وگرنه کلت می شکونم
جونگ کوک: دختر پرو آدم باش
هاجون : داداش آدمش کن
هارین: تو گوه نخور کل خر ( داد )
- ۱۵.۸k
- ۱۵ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط