عصر

#عصر
شاید همان
#بوسه هاے ڪالی بود
ڪه از درخت عشق چیدیم
و #نارس ماند روے دستانِ روزگار...
دیدگاه ها (۱)

مرا به یک عصر بی دغدغهمرا به عمق صدایت،وقتِ گفتنٍ "دوستت دار...

بیا و سراغی از من بگیرمی دانم باید جایی در این نزدیکی ها باش...

کاش می شدیک نفر از آن دورترهاپیدا شودپای درون خلوت خیالم بگ...

بیا و روی صبح هایم نازل شو . . . !از عطر تنت مستانگی دل را ر...

فصل دوم"دنیای موازی"بعد از همه دردسر هایی که باهاش گزروندم م...

رمـان مٰـالک نفٰس های تـو پـارت نهم🌷✨︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط