__عروسک خانوم من__

p59

یهو گوشیش شروع کرد زنگ خوردن با دیدن اسم ا.ت چشمای جفتشون گرد شد و به هم نگاه کردن تهیونگ خواست جواب بده که امیلیا گوشی رو از دستش کشید و با انگشتش اشاره کرد ساکت باشه
امیلیا الو
ا.ت ام..یلیا
امیلیا ا.ت تو...خوبی؟
ا.ت متاسفم
امیلیا ا.ت چرا رفتی چرا اینکارو کردی میدونی چیشده اینجا؟میدونی این یه سال چه به سر کوک امده میدونست تو نبودت چه جای خالی‌ای تو وجود منو تهیونگ بود؟
ا.ت من فقط یه مهمون بودم هیچوقت نمیخواستم بیا تو زندگیتون
امیلیا حالا که امدی چرا مثل ترسوها رفتار میکنی؟چرا خودت پشتم نبودی که مافیا بشم چرا از بقیه اینا رو خواستی؟ها؟مگه نگفتم مثل مادرمی؟مگه رفیقم نبودی مگه تهیونگ با ارزش ترین داراییت نبود مگه نمیگفتی فقط یه قسمت شاد تو زندگیت هست که اسم تهیونگ روشه مگه نمیگفتی ار کوک متنفری؟پس چرا عاشق شدی تو به خودت به ما خیانت کردی

ا.ت ساکت بود و فقط دردای امیلیا که تو صورتش کوبیده میشد رو میشنید
ا.ت امیلیا جدی باش من بخاطر شغلم وارد زندگیتون شدم و خاطره ساختم زندگی شخصی رو از کارم جدا کردم و برگشتم انگلیس(داد)
تهیونگ اشتباه میکنیییی(نعره)خیلی زنگی که اینجوری کردی افرین ولی بدون اشتباه میکنی زندگی تو اینجاست و اون شرکت لعنتی انگلیس کارته
ا.ت تهیونگ...تو که فیلمو دیدی پس چی میگی تو که میدونی بخاطر امر پدر بزرگت شرکت زدم وگرنه من هیچوقت نمیخواستم وارد بازی‌های کثیف مافیاها بشم نمیخواستم برا استحکام بدنی انواع زهر بخورم(بلند)
تهیونگ عه پس ما برا شغل بودیم باشه خوبه حالا گورتو گم کن و برو به زندگیت برس به انداره کافی پول داری که جبران اون به اصطلاح بدبختیات بشه
....بوغ ازاد

با تمام این حرفا قلب ا.ت شکست اشک آرومی ریخت
ا.ت میخواستم بگم جزو کارم بودید اما وارد زندگیم شدید (اشکشو پاک کرد) جوری که دیگه جدا نشدید

تهیونگ صورتشو با دستاش پوشونده و نفس عمیقی کشید
ته چرا فکر میکردم میگه دوست دارم برگردم چرا فکر میکردم بگه چطوری رفیق شرمندت جور کن بیام(کلافه)
امیلیا چون دوست داشتی اینجور فک کنی(بغض)

کوک ویو
قرارداد ها رو امضا کردم و رفتم خونه پدر بزرگ و بهش نشون دادم و توضیح دادم که چقدر این پروژه ضروریه که گوشیم زنگ خورد نگاه خونسردمو لهش دادم شماره نا آشنا بود حوصله جواب دادن نداشتم و فقط قطع کردم
پ.ک کیه؟
کوک ناشناس
پ.ک خب پس اینا رو...

ا.ت ویو
نکنه منم که فقط نتونستم از اونا دل بکنم؟
با تقه در به خودم امدم
÷قربان یه پروژه خیلی مهم داریم که یا با چین باید همکار بشیم یا با کره جنوبی
ا.ت باندی هست که درخواست داده باشه؟(کلافه)
÷بله از چین باند درخشش که راستش...
ا.ت راستش چی؟
÷...

12❤️چون دیر گذاشتم همینقدرم خوبه🥺🥺🥺😳
دیدگاه ها (۹)

__عروسک خانوم من__

مخاطب داره

لایو جیهوپ رو دیدید

__عروسک خانوم من__

love Between the Tides³¹شبتهیونگرفتم بیمارستان تهیونگ: ببخشی...

love Between the Tides²⁴تهیونگم: خوش گذشتتهیونگ: آره خیلی خو...

love Between the Tides³⁰چند دقیقه بعد تهیونگ به سرعت رفتم سم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط