عشق به توان چند

"عشق به توان چند؟"
P8

ویو هانا
ت.. تهیونگ؟
جووگ محکم دستشو از دست تهیونگ بیرون آورد
&شما؟
تهیونگ : برادرشم
&لطفاً برید کنار من با خانم پارک صحبت دارم
تهیونگ : آها دیدم چه صحبت گرمی داشتید نزدیک بود صورتشو قرمز کنی..
اومد دسته منو گرفت و به اتاق کارم رفتیم
تهیونگ تو کی اومدی؟
تهیونگ : صبح.. بگو ببینم اون مردتیکه کی بود.. چرا داشت دست روت بلند میکرد؟
رئیسم بود بخاطر یه چیز بیخود
تهیونگ : بعد چون رئیسته توهم لال شدی؟
خب رئیسمه
تهیونگ : داداش توهم مافیاست
هیشش الان یکی میشنوه
تهیونگ : اوفف
رفت روی مبل نشستو پاهاشو رو هم انداخت و یه سیب برداشت گاز زد
چخبر از استرالیا؟
تهیونگ : Australia is not good for « استرالیا برای من خوب نیست » me
اومم Why؟ « چرا »
تهیونگ : چون تو اونجا نیستی خوب نیست دیگه
هعی چی بگم
تهیونگ : ساعت کاریت کی تموم میشه؟
۹شب
تهیونگ : آخه بچه چرا آنقدر کار میکنی توو
این چه سوالیهه
تهیونگ : دیگه نمیدونم چی بگم من باید برم کوچولو
کجا؟
تهیونگ : امشب یه معموله داریم که باید بررسی شه
اومم باشه
تهیونگ : پس بای
اومد جلو سرمو بوسید
بای
و رفت
(۷:۳۰A.M)
داشتم به نظرات جواب میدادم که تلفن مستقیم زنگ خورد
الو
-قبوله
ها؟
-منم
آها کوک تویی؟
-اره.. راجب پیشنهادت فکر کردم
باشه پس من الان میام بالا پیشت
-باشه
و قطع کردم

شرط بعدی
لایک : 7

حمایت؟
دیدگاه ها (۸)

سناریو« وقتی میکاپ‌ ارتیستشون‌ هستی و اونا‌ دوست‌ دارن‌ و تو...

«عشق به توان چند؟»P10ویو هانا پشیمونی؟-نه اصلا (خنده)-(نیشخ...

سناریو #درخواستی#« وقتی لباس باز میپوشی و میری بار »نامجون :...

فکت از اسکوییدگیم1_ بازیکن شماره 120 یا همان پارک سونگ هون د...

پارت ۶ فیک دور اما آشنا

پارت ۱۰ فیک دور اما آشنا

#عشق_جنایت 🔪پارت47شوگا : wow چه خانم زیبایی( روبه میا) تهیون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط