برادرم عبدالله همیشه لباس های ساده می پوشید
برادرم عبدالله ، همیشه لباس های ساده می پوشید .
تمیز و مرتب بود .
مخصوصا هنگامی که می خواست نماز بخواند ، موهایش را به دقت شانه می کرد ،
عطر و گلاب بر بدنش می زد و می گفت :
" می خواهم به دیدار و مهمانی خدا بروم ، باید تمیز و نظیف به مهمانی خدا رفت .. "
تمیز و مرتب بود .
مخصوصا هنگامی که می خواست نماز بخواند ، موهایش را به دقت شانه می کرد ،
عطر و گلاب بر بدنش می زد و می گفت :
" می خواهم به دیدار و مهمانی خدا بروم ، باید تمیز و نظیف به مهمانی خدا رفت .. "
- ۲۷۶
- ۰۳ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط