ازدواج اجباری توسط پدربزرگ
#ازدواج_اجباری_توسط_پدربزرگ
#part37
ادمین زر میزنه:
خب اینا تا ساعت 4 صبح حسابی خوش میگذرونن و برمیگردن کره
«*یه ماه بعد*»
ات: جویئون استرس نداشته باش با اعتماد بنفس برو من مثل کوه پشتتم
جویئون: نمیخاد تو مثل کوه پشتم باشی دستت درد نکه خسته میشی با اون شکمت
ات: هه تو لیاقت اینکه من مثل کوه پشتت باشم رو نداری «خنده»
هی لوله گاز
جویئون: لوله گاز بهت ساخته ها «خنده»
ات: اوففف چه جورم «جررررر😂»
با جویئون میخندیدم که در باز شد و فیلکس اومد داخل
ات: به به آقا دوماد
بشنوم از گل نازک تر به این گاو بگی از برج میلاد پرتت میکنم پایینااا «جررر چی گفتم🤣»
فیلکس: چشم خانم کیم ات «دستشو میزاره رو یه چشمش»
ات: باریکلا مستر لی فیلکس «خنده»
همه مون زدیم زیر خنده که تهیونگ مثل وحشی ها درو باز کرد اومد تو اتاق
ته: تنها تنها میگید و میخندید اره
فیلکس: هوشششش چخه چخبرته
ات:رررررره خودت چخه با مستر کیم درست صحبت کن
فیلکس: چشم خانم کیم «دستشو میزاره رو یه چشمش»
جویئون: فیلکسسسس «اخم»
فیلکس: جانممم
ات: مستر لی فیلکس خانم جناب آلی حسودیشو شده ما شما رو تنها میزاریم
تا یکم نازشو بگشی «دست تهیونگو میگیره»
تهیونگ عشقم بریم که کار به جای بارک کشیده شده
ته: چشم بانو «خنده مستطیلی»
جویئون: ات گمشووو «کفش شو پرت میکنه»
ات: باشه باشه رفتم «با تهیونگ از اتاق میره بیرون»
بعد از چند ساعت عروسی تموم شد
همه رفته بودن و فقط منو تهیونگ
جویئون و فیلکس
روی یکی از صندلی ها نشستیم
ات: اخ پا هام شکست «کفشاشو از پاش در میاره»
جویئون: مگه مجبوری کفش به این بلندی بگیری خره
ات: اره
جویئون: کی؟
ات: تو
ته: بچه ها من خیلی خستم دیگه باشد گمشید برید خونتون
فیلکس: باوشه «از جاش بلند میشه»
ات: خیلی عجله داریاااا «خنده»
با این حرفم همه زدیم زیر خنده به جز فیلکس
فیلکس: ببند در تالار اندیشه رو
ته: فیلکس درست صحبت کن با زن من
فیلکس: توم ببند در تالار اندیشه رو
ات: خیلی خوب پاشید بریم گمشیم خونه هامون
منو تهیونگ از جامون بلند شدیم
ته: ما رفتیم بای
ات: خوش بگذرههه «رو به جویئون»
ته: ات بیا بریم
ات: اومدم اومدم............
خب سلام من دختر خاله شم و پیچش الان دست منه باید این پارت
15لایک
خب من مثل اون مهربون نیستم😂
#part37
ادمین زر میزنه:
خب اینا تا ساعت 4 صبح حسابی خوش میگذرونن و برمیگردن کره
«*یه ماه بعد*»
ات: جویئون استرس نداشته باش با اعتماد بنفس برو من مثل کوه پشتتم
جویئون: نمیخاد تو مثل کوه پشتم باشی دستت درد نکه خسته میشی با اون شکمت
ات: هه تو لیاقت اینکه من مثل کوه پشتت باشم رو نداری «خنده»
هی لوله گاز
جویئون: لوله گاز بهت ساخته ها «خنده»
ات: اوففف چه جورم «جررررر😂»
با جویئون میخندیدم که در باز شد و فیلکس اومد داخل
ات: به به آقا دوماد
بشنوم از گل نازک تر به این گاو بگی از برج میلاد پرتت میکنم پایینااا «جررر چی گفتم🤣»
فیلکس: چشم خانم کیم ات «دستشو میزاره رو یه چشمش»
ات: باریکلا مستر لی فیلکس «خنده»
همه مون زدیم زیر خنده که تهیونگ مثل وحشی ها درو باز کرد اومد تو اتاق
ته: تنها تنها میگید و میخندید اره
فیلکس: هوشششش چخه چخبرته
ات:رررررره خودت چخه با مستر کیم درست صحبت کن
فیلکس: چشم خانم کیم «دستشو میزاره رو یه چشمش»
جویئون: فیلکسسسس «اخم»
فیلکس: جانممم
ات: مستر لی فیلکس خانم جناب آلی حسودیشو شده ما شما رو تنها میزاریم
تا یکم نازشو بگشی «دست تهیونگو میگیره»
تهیونگ عشقم بریم که کار به جای بارک کشیده شده
ته: چشم بانو «خنده مستطیلی»
جویئون: ات گمشووو «کفش شو پرت میکنه»
ات: باشه باشه رفتم «با تهیونگ از اتاق میره بیرون»
بعد از چند ساعت عروسی تموم شد
همه رفته بودن و فقط منو تهیونگ
جویئون و فیلکس
روی یکی از صندلی ها نشستیم
ات: اخ پا هام شکست «کفشاشو از پاش در میاره»
جویئون: مگه مجبوری کفش به این بلندی بگیری خره
ات: اره
جویئون: کی؟
ات: تو
ته: بچه ها من خیلی خستم دیگه باشد گمشید برید خونتون
فیلکس: باوشه «از جاش بلند میشه»
ات: خیلی عجله داریاااا «خنده»
با این حرفم همه زدیم زیر خنده به جز فیلکس
فیلکس: ببند در تالار اندیشه رو
ته: فیلکس درست صحبت کن با زن من
فیلکس: توم ببند در تالار اندیشه رو
ات: خیلی خوب پاشید بریم گمشیم خونه هامون
منو تهیونگ از جامون بلند شدیم
ته: ما رفتیم بای
ات: خوش بگذرههه «رو به جویئون»
ته: ات بیا بریم
ات: اومدم اومدم............
خب سلام من دختر خاله شم و پیچش الان دست منه باید این پارت
15لایک
خب من مثل اون مهربون نیستم😂
۲۳.۶k
۲۰ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.