هنرمند زندگیه تو

هنرمند زندگیه تو
پارت ۴
علامت ها
فلیکس-
ا\ت+
وقتی که به هوش اومدی این ور و اون ورتو نگاه کردی پر از نقاشی بود که یه دفعه یه صدایی گفت
_:اوه ا\ت بالاخره به هوش اومدی
+:م... من چرا اینجام اینجا کجاست
_:به گردو حساسیت داری؟
+:اره‌ وقتی که میخورم روی مغزم تاثیر میزاره و حالم بد میشه
_:تو از حال رفتی و الان تو خونه ی منی
تا اینو متوجه شدی بلند شدی
+:خیلی ممنون که کمکم کردی الان حالم کاملا خوبه پس میرم
دروغ نمی گفتی و حالت کامل خوب شده بود
_:نه... منظورم اینه که میتونی بیشتر بمونی البته اگر کاری نداری
(با خودت فکر کردی این بهترین فرصته که بهش نزدیک تر بشی پس قبول کردی)
+:نه کاری ندارم می تونم بمونم
رفت تو اشپزخونه و ال. کل اورد
(بعد اینکه دوتایی شیشه رو خالی کردید)
دوتاتون خیلی مست بودید و نمی فهمیدید که چی میگید
+:فلیکس من سرم درد میکنه میرم بخوابم
_:اوه نه میخوای تنها بخوابی؟
+:اوه
_:واقعا میتونی بدون من بخوابی؟
+:(خنده)نه نمیتونم
_:پس نظرت چیه من بخوابونمت البته زیرم
+:فکر خوبیه
(ا\ت و فلیکس رفتن اتاق و من دیگه چیزی ندیدم)
(فردا صبح)
بیدار شدید و تازه هوشیار شده بودید دیدی که دوتاتون لختین و روی فلیکسی اصلا نمی دونستی فکر کردی که بهت تجحاوز شده اما مطمئن نبودی به خاطر همین حرفی نزدی .رفتی جلوی اینه که دیدی گردنت کبده. جای کیس مارکه
برگشتی توی اتاق که متوجه شدی گردن فلیکس هم مثل توعه پس فهمیدی که تجاوز نبوده و به خواست خودت بوده
از اون روز به بعد خیلی به هم نزدیک تر شده بودین
(سه سال بعد)
من ا\ت هستم یک سال و نیمه با فلیکس ازدواج کردم من و اون قبل ازدواج خیلی بهم نزدیک بودیم که یه روز متوجه شدم اونم به من حس داره و بهم اعتراف کرد و این طور شد که ازدواج‌ کردیم
پایان