های من آمدم با پارت جدید .

ادامه‌ی پارت ۳
فکر کردم که کم بود واس همون بازم نوشتم .


کوک. خیلی دلم برات تنگ شده ، کاش زد تر این اتفاقات توم بشه و بازم بتونم ببینمت .

ات. منم دلم خیلی برات تنگ شده . هوفف منم امیدوارم ( درحال کنترل کردن بغض)

ات

با کوک تماس رو قطع کردم . و رفتم تو گالری و رمز گالری رو زدم و به عکس هامون نگاه میکردم من و کوک حدود ۲ سال ایناست که قرار میزاریم .  و لی کاملا مخفیانه چون اگه خانوادمون بفهمن به احتمال زیاد کوک رو میکشن . و اگه هر دو هم بمیریم .شايد دنیایبعدی و دیگری نباشه که باز به هم برسیم .


کوک


همه چیز حاضر بود  پس به ات گفتم که حاضر باشه و خونسرد . و بتونه یه نقش خوب واسه‌ی پدر و مادرش اجرا کنه

(آهان راستی یه چیزی رو تغیر دادم اینکه کوک مافیای شمارهی ۷ هست و ۳ ساله که این باند رو تاسیس کرده و پدر ومادرش هیچکس به جز ات خبرنداره که کوک باند داره )


چون قرار بود . آقای میشل که یکی از زیر دستام بود و قرار دار بعد از انجام این کار بکشش نقش اون ژاپنی رو بازی کنه . چون اون مرده و یعنی بخواهم دقیق بگم حدود زمانی که محموله ها رو میدزدیدم به رحمت خدا رفت .

یه پارت دیگه هم میزارم
دیدگاه ها (۰)

این پارت طولانی هست

بچه ها من نوشتم و حاضر هست پارت های جدید شرط ها هر وقت برسه ...

پارت ۳ ات به دوست پسرش زنگمیزنه ...........کوک . سلام بله ؟ ...

پارت ۲ ساعت ۱۱ صبح کوک ویو همه‌چیز خیلی خوب بود و عالی رفتم ...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۷

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۳۱

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۳۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط