بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت اول :
حق و باطل - راست و دروغ و بالتبع شخصیت ها در قالبها، مقولات متفاوت و مستقلی هستند، اگر چه به پیوند دارند.
البته که اگر بخواهید، تک به تک، دنبال هر گزاره، هر خبر، هر سخن، هر جوّ و هر شایعه یا جریانی بروید، نه تنها از کار و زندگی میافتید، بلکه عمر به پایان می رسد و شما به نتیجه نمیرسید.
اگر از شما بپرسند: 2 ضرب در 2 چند میشود؟ فوری پاسخ میدهید: 4 - اما اگر بپرسند: چند نمیشود؟ تا آخر عمر نیز پاسخ دهید، به اتمام نمیرسد، مگر این که بگویید: جز چهار نمی شود.
همین قاعده در بیان اصل توحید، که شعار اصلی و بنیانی اسلام عزیز می باشد، مشاهده میگردد.
اگر بخواهد تک به تک موجودان و عناصر زمین و آسمانها را نام ببرد و بگوید: اینها هیچ کدام إله و معبود شما نیستند، کتابی حجیمتر از گستره آفرینش لازم است، چرا که هر کدام را هم نام میبرد و هم اثبات میکند که إله و معبود نیستند. لذا إله نبودن را متن وجود هر آفرینشی قرار داد تا همگان مشاهده و مطالعه کنند، اما در یک جمله فرمود: لا إله الاّ الله.
شناخت حق و باطل : اگر چه شناخت حق، کار آسانی نیست و مستلزم بصیرت است و به قول امیر المؤمنین علیه السلام، هیچ چیزی به حق، شبیهتر از باطل نیست، اما در هر حال تا حق شناخته نشود، اهلش یا سخن حق، کار حق و مواضع بر حق نیز قابل شناسایی نمی باشد.
در دوران کوتاه حکومت امیرالمؤمنین علیه السلام نیز همین جنگ روانی، بیش از جنگهای سرد جریان داشت و اذهان عمومی را آشفته و گیج میکردند، به ویژه در فتنههای خوارجی - مثل امروز.
اما در این میان، شخصی به نام حارث نزد او آمد و عرض نمود: آیا چنین پندارى كه من اصحاب جُمُل را گمراه مى دانم؟، ایشان فرمودند:
یا حَارِثُ إِنَّكَ نَظَرْتَ تَحْتَكَ وَ لَمْ تَنْظُرْ فَوْقَكَ فَحِرْتَ - اى حارث! تو زیر پاى خود را دیدى، اما به پیرامونت نگاه نكردی پس سرگردان شدی،
إِنَّكَ لَمْ تَعْرِفِ الْحَقَّ فَتَعْرِفَ مَنْ أَتَاهُ - تو حق را نشناختى تا بدانى كه اهل حق چه كسانى مىباشند؟
وَ لَمْ تَعْرِفِ الْبَاطِلَ فَتَعْرِفَ مَنْ أَتَاهُ - و باطل را نیز نشناختى تا باطل گرایان را بدانی.(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت اول :
حق و باطل - راست و دروغ و بالتبع شخصیت ها در قالبها، مقولات متفاوت و مستقلی هستند، اگر چه به پیوند دارند.
البته که اگر بخواهید، تک به تک، دنبال هر گزاره، هر خبر، هر سخن، هر جوّ و هر شایعه یا جریانی بروید، نه تنها از کار و زندگی میافتید، بلکه عمر به پایان می رسد و شما به نتیجه نمیرسید.
اگر از شما بپرسند: 2 ضرب در 2 چند میشود؟ فوری پاسخ میدهید: 4 - اما اگر بپرسند: چند نمیشود؟ تا آخر عمر نیز پاسخ دهید، به اتمام نمیرسد، مگر این که بگویید: جز چهار نمی شود.
همین قاعده در بیان اصل توحید، که شعار اصلی و بنیانی اسلام عزیز می باشد، مشاهده میگردد.
اگر بخواهد تک به تک موجودان و عناصر زمین و آسمانها را نام ببرد و بگوید: اینها هیچ کدام إله و معبود شما نیستند، کتابی حجیمتر از گستره آفرینش لازم است، چرا که هر کدام را هم نام میبرد و هم اثبات میکند که إله و معبود نیستند. لذا إله نبودن را متن وجود هر آفرینشی قرار داد تا همگان مشاهده و مطالعه کنند، اما در یک جمله فرمود: لا إله الاّ الله.
شناخت حق و باطل : اگر چه شناخت حق، کار آسانی نیست و مستلزم بصیرت است و به قول امیر المؤمنین علیه السلام، هیچ چیزی به حق، شبیهتر از باطل نیست، اما در هر حال تا حق شناخته نشود، اهلش یا سخن حق، کار حق و مواضع بر حق نیز قابل شناسایی نمی باشد.
در دوران کوتاه حکومت امیرالمؤمنین علیه السلام نیز همین جنگ روانی، بیش از جنگهای سرد جریان داشت و اذهان عمومی را آشفته و گیج میکردند، به ویژه در فتنههای خوارجی - مثل امروز.
اما در این میان، شخصی به نام حارث نزد او آمد و عرض نمود: آیا چنین پندارى كه من اصحاب جُمُل را گمراه مى دانم؟، ایشان فرمودند:
یا حَارِثُ إِنَّكَ نَظَرْتَ تَحْتَكَ وَ لَمْ تَنْظُرْ فَوْقَكَ فَحِرْتَ - اى حارث! تو زیر پاى خود را دیدى، اما به پیرامونت نگاه نكردی پس سرگردان شدی،
إِنَّكَ لَمْ تَعْرِفِ الْحَقَّ فَتَعْرِفَ مَنْ أَتَاهُ - تو حق را نشناختى تا بدانى كه اهل حق چه كسانى مىباشند؟
وَ لَمْ تَعْرِفِ الْبَاطِلَ فَتَعْرِفَ مَنْ أَتَاهُ - و باطل را نیز نشناختى تا باطل گرایان را بدانی.(ادامه دارد...)
۳۹۵
۱۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.