کھ گفتم: تو واقعا منو دوس داری؟
کھ گفتم: تو واقعا منو دوس داری؟
دستش رو از زیر بند لباسم رد کرد و گفت :عاشقتم
تردید داشتم ولی دلم خواست کھ باورش کنم
رفت سمت دکمھ ی شلوارم کھ من جیغ کشیدم و از جا بلند شدم
گیج نگاھم کرد و گفت: اگھ نمیخوای میتونی آروم بھم بگی، پرده ی گوشم پاره شد
با ترس بھ سوسکی کھ روی زمین بود اشاره کردم و چان اول خندید و بعد سوسک رو از
پا بلندش کرد و گفت: ھی عوضی تو باعث شدیاااا
و بعد پرتش کرد
خندیدم و دوباره برگشتم سر جام
دکمھ ھای لباسم رو باز کرد و لب ھاش رو روی ترقوه ام کشید...
بمونیدتو خماری😂
دستش رو از زیر بند لباسم رد کرد و گفت :عاشقتم
تردید داشتم ولی دلم خواست کھ باورش کنم
رفت سمت دکمھ ی شلوارم کھ من جیغ کشیدم و از جا بلند شدم
گیج نگاھم کرد و گفت: اگھ نمیخوای میتونی آروم بھم بگی، پرده ی گوشم پاره شد
با ترس بھ سوسکی کھ روی زمین بود اشاره کردم و چان اول خندید و بعد سوسک رو از
پا بلندش کرد و گفت: ھی عوضی تو باعث شدیاااا
و بعد پرتش کرد
خندیدم و دوباره برگشتم سر جام
دکمھ ھای لباسم رو باز کرد و لب ھاش رو روی ترقوه ام کشید...
بمونیدتو خماری😂
۶.۰k
۳۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.