پارت ۳۶
پارت ۳۶
کوک با داد گفت:گمشو ماشیننن
جون هی:آخه وایس
بیشتر از قبل فریاد زد:ماشییینننن
چون ترسیده بودم نمیتونستم از جام جم بخورم
جانگ کوک:که خل بازی در میاری
امد جلو مچ دستمو گرفت و کشید آنقدر محکم گرفته بود مچ دستمو کلا فکر میکردم دستی ندارم الان که قطع بشه رسیدم به ماشین که با ریموت در ماشینو باز کرد و پرتم کرد تو ماشین خودشم نشست همون جوری مونده بودم که با خشم گفت:کمربندتو ببند
ولی هیچ عکسالعملی نشون ندادم چون وقتی میترسیدم جای جای بدنم قفل میشد خودش خم شد و با هرس کمربند و بست
تو راه هیچ کدوممون حرف نزدیم وقتی رسیدم خونه دوباره امد و منو پیاده کرد و دوباره دنبال خودش کشید
درو به شدت کوبید که از ترس چند قدم عقب رفتم آمد جلوم وایساد و با داد گفت:که داشتی خیانت میکردی اونم به من وقتی میگم مال منی یعنی مال منی حق نداری به کسی نگا کنی چه برسه ببوسیش
با دادش به خودم آمدو گفتم:من بوسش نکردن
جانگ کوک:لابد من بودم داشتم میبوسیدمش
درست گفته بودم تو هنوز همون هرزه ای عوض نشدی با این کار امشبت ثابت کردی آفرین کوچلو باید میزاشتم زیر همونه به فاک بری تا اینجا واس...
حرفش با سیلی که زدم نصفه موند با داد گفتم:منم اون کارو نکردم اون خودش آمد جلو و لباشو گذاشت رو لبام شاید فکر کنی بلدی از خودت دفاع کنی ولی چرت نکردی چون بدنم قفل کرد حتی وقتی هم تو منو بوسیدی هیچ کاری نکردم چون بدنم قفل شده بود الان چی کاری میگی از تو اصلا انتظار این حرفارو نداشتم شکستی منو
بعدش رفتم اتاقم و درو قفل کردم و همونجا نشستم پشت در و زدم زیره گریه آنقدر محکم گریه میکردم و به حق حق افتاده بودم دیگه جون نداشتم از زمین بلند شدن و خودمو رسوندم به تخت و با همون لباسا گرفتم خوابیدم
این دو پارتی که میزارم ادامه فیک قبله من فکردم پارت آخرو گزاشتم واسه همین نگاه نکردم ولی امروز یه نفر کامنت گذاشت گفت ادامش منم گفتم خدا مگه تموم نشده دیدم نه جای حساسش کات کردم گفتم بزارم اگه خوشتون آمد فیک مینویسم اگه نه همین کلیپ و ادامه میدم بهم بگین😊🪻
کوک با داد گفت:گمشو ماشیننن
جون هی:آخه وایس
بیشتر از قبل فریاد زد:ماشییینننن
چون ترسیده بودم نمیتونستم از جام جم بخورم
جانگ کوک:که خل بازی در میاری
امد جلو مچ دستمو گرفت و کشید آنقدر محکم گرفته بود مچ دستمو کلا فکر میکردم دستی ندارم الان که قطع بشه رسیدم به ماشین که با ریموت در ماشینو باز کرد و پرتم کرد تو ماشین خودشم نشست همون جوری مونده بودم که با خشم گفت:کمربندتو ببند
ولی هیچ عکسالعملی نشون ندادم چون وقتی میترسیدم جای جای بدنم قفل میشد خودش خم شد و با هرس کمربند و بست
تو راه هیچ کدوممون حرف نزدیم وقتی رسیدم خونه دوباره امد و منو پیاده کرد و دوباره دنبال خودش کشید
درو به شدت کوبید که از ترس چند قدم عقب رفتم آمد جلوم وایساد و با داد گفت:که داشتی خیانت میکردی اونم به من وقتی میگم مال منی یعنی مال منی حق نداری به کسی نگا کنی چه برسه ببوسیش
با دادش به خودم آمدو گفتم:من بوسش نکردن
جانگ کوک:لابد من بودم داشتم میبوسیدمش
درست گفته بودم تو هنوز همون هرزه ای عوض نشدی با این کار امشبت ثابت کردی آفرین کوچلو باید میزاشتم زیر همونه به فاک بری تا اینجا واس...
حرفش با سیلی که زدم نصفه موند با داد گفتم:منم اون کارو نکردم اون خودش آمد جلو و لباشو گذاشت رو لبام شاید فکر کنی بلدی از خودت دفاع کنی ولی چرت نکردی چون بدنم قفل کرد حتی وقتی هم تو منو بوسیدی هیچ کاری نکردم چون بدنم قفل شده بود الان چی کاری میگی از تو اصلا انتظار این حرفارو نداشتم شکستی منو
بعدش رفتم اتاقم و درو قفل کردم و همونجا نشستم پشت در و زدم زیره گریه آنقدر محکم گریه میکردم و به حق حق افتاده بودم دیگه جون نداشتم از زمین بلند شدن و خودمو رسوندم به تخت و با همون لباسا گرفتم خوابیدم
این دو پارتی که میزارم ادامه فیک قبله من فکردم پارت آخرو گزاشتم واسه همین نگاه نکردم ولی امروز یه نفر کامنت گذاشت گفت ادامش منم گفتم خدا مگه تموم نشده دیدم نه جای حساسش کات کردم گفتم بزارم اگه خوشتون آمد فیک مینویسم اگه نه همین کلیپ و ادامه میدم بهم بگین😊🪻
۲.۵k
۲۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.