֗ ֗ ִ ۫ ˑ ֗ ִ ᳝ ࣪ ִ ۫ ˑ ֗ ִ
֗ ֗ ִ ۫ ˑ ֗ ִ ᳝ ࣪ ִ ۫ ˑ ֗ ִ ۫ ˑ ֗ ִ ᳝ ࣪ ִ ۫ ˑ
#PART_202🎀•
دلبر كوچولو
-این چه ربطی داره به فرارت از عمارت میفهمی من کی ام؟ میفهمی خودت کی هستی؟ من اربابم و تو خدمتکار عمارت من
بازم تحقیر بازم جای اصلی من نشون نیداد سعی میکرد نشون بده عکس العملات داره کارو خرابتر میکنه
-امیر منتظر اینه که یکم اوضاع عمارت بد بشه همه چیو دست بگیره بعد تو گریه میکنی اون مدعیه حق خودشه
پس اگ اینکارارو میکنم برای برقراری
نظمه تبعیدت نکردع بودم خونه پدرت بود هر چقدم بد باشه اخرش پدرته
سیگارش از جیبش بیرون کشید و فندکش زیرش روشن کرد
-برام مهم نیست ولی نمیخوام به تو هم اسیبی برسه پس میری تهران یکمدت درس میخونی هوم؟
شاید بهترین چیزی بود که تا حالا شنیده بودم
-وای عالیههههه اخرش اورانگوتان به یک درد خورد
-خب بسه بسه خندیدم فکر نکن خبریه
-خب نزن تو ذوقم
-ولی شرایطی داره
-چه شرطی؟
-باید ص...یغه من بشی تا خیالم از بابت راحت بشه
#PART_202🎀•
دلبر كوچولو
-این چه ربطی داره به فرارت از عمارت میفهمی من کی ام؟ میفهمی خودت کی هستی؟ من اربابم و تو خدمتکار عمارت من
بازم تحقیر بازم جای اصلی من نشون نیداد سعی میکرد نشون بده عکس العملات داره کارو خرابتر میکنه
-امیر منتظر اینه که یکم اوضاع عمارت بد بشه همه چیو دست بگیره بعد تو گریه میکنی اون مدعیه حق خودشه
پس اگ اینکارارو میکنم برای برقراری
نظمه تبعیدت نکردع بودم خونه پدرت بود هر چقدم بد باشه اخرش پدرته
سیگارش از جیبش بیرون کشید و فندکش زیرش روشن کرد
-برام مهم نیست ولی نمیخوام به تو هم اسیبی برسه پس میری تهران یکمدت درس میخونی هوم؟
شاید بهترین چیزی بود که تا حالا شنیده بودم
-وای عالیههههه اخرش اورانگوتان به یک درد خورد
-خب بسه بسه خندیدم فکر نکن خبریه
-خب نزن تو ذوقم
-ولی شرایطی داره
-چه شرطی؟
-باید ص...یغه من بشی تا خیالم از بابت راحت بشه
۲.۵k
۰۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.