.p4
.p4
همینطوری گذشت که جشن مدرسه ولنتاین از این چرتو پرتا و واسه جشن یه لباس ساده پوشیدم و بله سولی و سوجین واسه همیشه اومدن سئول سه نفری رفتیم جشن و از سر کرم ریزی سولی سوجین رفتم با یه پسره رقصیدم و بلع اون پسره بهم اعتراف کردم منم تو شوک بودم نمیتونستم نه هم بگم باهاش بودم بعد یه مدت باهاش احساس ارامش کردم یه روز بعد قرار سینما رفتم اون پشت مشتا قایم شدم ببینم کجا میره معلوم شد به من خیانت کرده و خودم خیانت بودم و از همجا بلاکش کردم و به سولی سوجین گفتم از اون موقع به کسی اعتماد نکردم تا سال سوم دانشگاه
جینهو:سلام مامان خوبی
مامان:سلام اوی بسع دیگه دختر چقد تو ریخت پاش داری پاشو برو دنبال کار یه خونه
جینهو:اخه الان
مامان:اره
رفتم بیرون برگشتم دیدم درخونه قفل تمیزاره برم خونه مامان واسه همین رفتم خوابگاه در زدم که
همینطوری گذشت که جشن مدرسه ولنتاین از این چرتو پرتا و واسه جشن یه لباس ساده پوشیدم و بله سولی و سوجین واسه همیشه اومدن سئول سه نفری رفتیم جشن و از سر کرم ریزی سولی سوجین رفتم با یه پسره رقصیدم و بلع اون پسره بهم اعتراف کردم منم تو شوک بودم نمیتونستم نه هم بگم باهاش بودم بعد یه مدت باهاش احساس ارامش کردم یه روز بعد قرار سینما رفتم اون پشت مشتا قایم شدم ببینم کجا میره معلوم شد به من خیانت کرده و خودم خیانت بودم و از همجا بلاکش کردم و به سولی سوجین گفتم از اون موقع به کسی اعتماد نکردم تا سال سوم دانشگاه
جینهو:سلام مامان خوبی
مامان:سلام اوی بسع دیگه دختر چقد تو ریخت پاش داری پاشو برو دنبال کار یه خونه
جینهو:اخه الان
مامان:اره
رفتم بیرون برگشتم دیدم درخونه قفل تمیزاره برم خونه مامان واسه همین رفتم خوابگاه در زدم که
۵.۲k
۱۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.