فلش بک به تو مهمومونی
فلش بک به تو مهمومونی
ویو میرا
همه اومده بودند وای نه خدا من خجالت زده میشم وووی
ویو کوک
درسته مامان میرا تنبیهم کرد ولی حق داشت خوب به دخترش صدمه زده بودم دیگه
من لباسای دارکم روپوشیده بودم
من رسیده بودم مهمونی ولی خبری از میرا نیس
یهو دیدم صدای پاداره میاد دیدم یهو میرا مثل پرنسسا داره میاد پایین وهمه جای بدنش با اون تیکه پارچه معلوم بود همه پسرا بهش نگاه میکرند
و دیدم به اینهمه ادم حتی مامان و بابام بجزمن سلام
کرد و اعصبانی شدم و دید که من اینطوری هم سریع رفت پیش مامانش و گفت
+مامان جونکوک داره بد نگام میکنه حالم داره ازش بهم میخوره
م•م: فکر میکنی دختر نازم امشب شب مهمی واسه تو هستدخترکم تو مالکیت گروه میره رو به دست میاری ناز منو
م•م: سلام بر تمام مهمان های عزیز که امشب در اینجا تشریف اوردند من امروز یه خبر مهمی دارم
من میخواستم مدیر بعدی گروه میره رو معرفی کنم
مین میر•••••
جونکوک نزاشت حرفش تموم شع وگفت
_حالا اونچه ارزه ای داره هان خانوم رزی
من رفتم سمتشو دو باره بهش گفتم من چه ارزه ای دارم هان پیرمرد هان
م•م: دخترم جونوکوک رو وذ کن ما میخواستیم حتی با اون ها هم شریک شیم پرنسسم
ببخشید مدژر بعدی گر وه میره
مین میرا هستش و قراره گروه میره رو به خوبی اداره کند
اسلاید دوم لباس میرا
اسلاید سوم ارایش میرا
اسلاید سوم لباس کوک
ویو میرا
همه اومده بودند وای نه خدا من خجالت زده میشم وووی
ویو کوک
درسته مامان میرا تنبیهم کرد ولی حق داشت خوب به دخترش صدمه زده بودم دیگه
من لباسای دارکم روپوشیده بودم
من رسیده بودم مهمونی ولی خبری از میرا نیس
یهو دیدم صدای پاداره میاد دیدم یهو میرا مثل پرنسسا داره میاد پایین وهمه جای بدنش با اون تیکه پارچه معلوم بود همه پسرا بهش نگاه میکرند
و دیدم به اینهمه ادم حتی مامان و بابام بجزمن سلام
کرد و اعصبانی شدم و دید که من اینطوری هم سریع رفت پیش مامانش و گفت
+مامان جونکوک داره بد نگام میکنه حالم داره ازش بهم میخوره
م•م: فکر میکنی دختر نازم امشب شب مهمی واسه تو هستدخترکم تو مالکیت گروه میره رو به دست میاری ناز منو
م•م: سلام بر تمام مهمان های عزیز که امشب در اینجا تشریف اوردند من امروز یه خبر مهمی دارم
من میخواستم مدیر بعدی گروه میره رو معرفی کنم
مین میر•••••
جونکوک نزاشت حرفش تموم شع وگفت
_حالا اونچه ارزه ای داره هان خانوم رزی
من رفتم سمتشو دو باره بهش گفتم من چه ارزه ای دارم هان پیرمرد هان
م•م: دخترم جونوکوک رو وذ کن ما میخواستیم حتی با اون ها هم شریک شیم پرنسسم
ببخشید مدژر بعدی گر وه میره
مین میرا هستش و قراره گروه میره رو به خوبی اداره کند
اسلاید دوم لباس میرا
اسلاید سوم ارایش میرا
اسلاید سوم لباس کوک
۳.۳k
۰۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.