سکوت کرده ام و صدایم

سکوت کرده ام و صدایم
زندانبانِ زنی ست
که می خواهد بگوید:
"دوستت دارم"

عزیزم!
با بغضی که گلویم را می فشارد
با کلامی که از شکنجه ترسیده است
دهانم، تنها به بوسیدن تو گشوده می شود

عشق، رازی‌ست که در سینه حبس کرده ام
عشق، دوستت دارمی‌ست
که در صدایم بال بال می زند

بعد از این
هر پروانه ای که از حنجره ام بگریزد
تنها روی انگشت های تو می نشیند...


#مهسا_چراغعلی
دیدگاه ها (۴)

هنگامی که خاطره ات را می بوسمدرمی یابم دیری است که مرده امچر...

دلم مهتاب می خواهدکه جانم را بپوشانددلم آوازهای سرخوشمستانه ...

موسیقی صدایت را بنوازمی خواهم روی پنجه پاهایمبرقصمچنان سرخوش...

از زیر سنگ هم شده پیدایم کن!دارم کم کم این فیلم را باور می ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط