تکپارتی جیهوپ

تکپارتی جیهوپ
نویسنده؛ نیکتوفلیا
ات: بیا دیگه ددی
جیهوپ از اتاق
جیهوپ: هاه؟ وایسااا .. لباس پوشیدی؟
ات: هاه؟ مگه لُخت بودم؟
جیهوپ اومد
جیهوپ: لباس برای رقص.. آخه با دامن میرقصن؟ برو یه لباس تنگ مشکی بپوش با یه شلوارک تنگ
ات: میخوای رقص یاد بدی یا دیدَم بزنی؟
جیهوپ: برو بپوششش
ات : خب بابا
ات رفت و لباساشو عوض کرد
ترقوه و رون های پاش و خط سینش مشخص بود
ات : هی نگاه نکن.. قراره رقص ران رو یاد بدی
جیهوپ: خط سخته ها
ات:مهم نیست گ. بدن من مثل خودت نرمه
جیهوپ: اوم.. بیا
آهنگ رو گذاشت و شروع کرد به یاد دادن رقص
جیهوپ:خیلی خوب یاد گرفتی.. بدنا مثل من نرمه بیب
ات: اخ خسته شدم
جیهوپ: بیا بغلم استراحت کن
ات رفت بغل جیهوپ و لب جیهوپ رو بوسید
حیهوپ: عاشقتم بییی
ات: من بیشتر ددی
جیهوپ: قربونت بشم
بعد از کلی قربون صدقه رفتن
به یاد گرفتن دنس ادامه دادن

The end
ببخشید خیلی خیلی چرت شد