عشق غیر منتظره

عشق غیر منتظره


منو برد توی اون اتاق
_ ارباب ، من اونرو بر نداشتم میشه به حرفم گوش بدید ؟
+ هیششش ، میدونم
_ چی‌؟
+ من بهت اعتماد دارم میدونم کار تو نیست
_ اوووو ، ممنون
+ دیگه میتونی بری

و رفتم بیرون و اجوما گفت بریم و خونه رو گرد گیری کنیم ، پدرخوانده ازم خواسته بود مدارک رو از توی کمدش بردارم، باید یه جور برم اتاقش ، ولی چجوری

+ آیلین، بیا اتاقم

منو برد اتاقش ، و یه گل رز بهم هدیه داد ، راستش حس خوبی بهم داد نمیدونم چرا ، یعنی دوسش دارم ؟ امکان نداره

_ ممنون
+ خواهش

وقتی حواسش نبود ، مدارک و نقشه ی عمارت رو برداشتم ، ماموریتم کامل شد، دیگه میتونم برگردم خونه ، و رفتم اتاقم که یه شماره ناشناس بهم زنگ زد


ادامه دارد...







۸ لایک ۱۰ کامنت

بچه ها ، از نظر روحی داغونم، ببخشید دیر شد
دیدگاه ها (۱۳)

عشق غیر منتظرهp7 جواب دادم ، اون سانا بود ، یکی از کار آموز ...

لیست قشنگ ترین فیک های ویسگون : اگه طرفدار فیک هستی ، این ها...

عشق غیر منتظره p5ویو آیلین ازخواب پا شدم ، که دیدم توی یه ات...

عشق غیر منتظره p4ویو لیا باید به ارباب بگم ولی الان وقتش نیس...

نام فیک:عشق مخفیPart: 21ویو جیمین*ات. خب شرطت چیه؟رفتم نزدیک...

کیوت ولی خشن پارت ۶کوک توی ذهنش : وقتی داشتم میومدم بیرون هم...

نام فیک:عشق مخفیPart:16ویو ات*بعد از قطع کردن تلفن مادرم بهم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط