عشق غیر منتظره
عشق غیر منتظره
p۶
منو برد توی اون اتاق
_ ارباب ، من اونرو بر نداشتم میشه به حرفم گوش بدید ؟
+ هیششش ، میدونم
_ چی؟
+ من بهت اعتماد دارم میدونم کار تو نیست
_ اوووو ، ممنون
+ دیگه میتونی بری
و رفتم بیرون و اجوما گفت بریم و خونه رو گرد گیری کنیم ، پدرخوانده ازم خواسته بود مدارک رو از توی کمدش بردارم، باید یه جور برم اتاقش ، ولی چجوری
+ آیلین، بیا اتاقم
منو برد اتاقش ، و یه گل رز بهم هدیه داد ، راستش حس خوبی بهم داد نمیدونم چرا ، یعنی دوسش دارم ؟ امکان نداره
_ ممنون
+ خواهش
وقتی حواسش نبود ، مدارک و نقشه ی عمارت رو برداشتم ، ماموریتم کامل شد، دیگه میتونم برگردم خونه ، و رفتم اتاقم که یه شماره ناشناس بهم زنگ زد
ادامه دارد...
۸ لایک ۱۰ کامنت
بچه ها ، از نظر روحی داغونم، ببخشید دیر شد
p۶
منو برد توی اون اتاق
_ ارباب ، من اونرو بر نداشتم میشه به حرفم گوش بدید ؟
+ هیششش ، میدونم
_ چی؟
+ من بهت اعتماد دارم میدونم کار تو نیست
_ اوووو ، ممنون
+ دیگه میتونی بری
و رفتم بیرون و اجوما گفت بریم و خونه رو گرد گیری کنیم ، پدرخوانده ازم خواسته بود مدارک رو از توی کمدش بردارم، باید یه جور برم اتاقش ، ولی چجوری
+ آیلین، بیا اتاقم
منو برد اتاقش ، و یه گل رز بهم هدیه داد ، راستش حس خوبی بهم داد نمیدونم چرا ، یعنی دوسش دارم ؟ امکان نداره
_ ممنون
+ خواهش
وقتی حواسش نبود ، مدارک و نقشه ی عمارت رو برداشتم ، ماموریتم کامل شد، دیگه میتونم برگردم خونه ، و رفتم اتاقم که یه شماره ناشناس بهم زنگ زد
ادامه دارد...
۸ لایک ۱۰ کامنت
بچه ها ، از نظر روحی داغونم، ببخشید دیر شد
۱۱.۸k
۱۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.