عروسک

عروسک

دختر کوچک به مهمان گفت:میخوای عروسکهامو ببینی؟
مهمان با مهربانی جواب داد:بله.
دخترک دوید و همه ی عروسکهاشو آورد،بعضی از اونا خیلی بانمک بودن
دربین اونا
یک عروسک باربی هم بود.
مهمان از دخترک پرسید:کدومشونو بیشتر از همه دوست داری؟
... و پیش خودش فکر کرد:حتما” باربی.
اما خیلی تعجب کرد وقتی که دید
دخترک به عروسک تکه پاره ای که یک دست هم
نداشت اشاره کرد و گفت:اینو بیشتر از همه دوست دارم.
مهمان با کنجکاوی
پرسید:این که زیاد خوشگل نیست!
دخترک جواب داد:
آخه اگه منم دوستش نداشته
باشم دیگه هیشکی نیست که باهاش بازی کنه و دوستش داشته باشه ،اونوقت دلش میشکنه ...

#deldadeh

*_*_.Z&A._*_*:
https://telegram.me/delam_taghat_nadareh
دیدگاه ها (۱)

جانم در می رود برای "آنها" که نیمه راه نیستند،نیمه تمام نیست...

#deldadeh*_*_.Z&A._*_*:https://telegram.me/delam_taghat_nada...

من عاشق هنر بودم دیروز به جبر پدرومادرم مهندس شدم امروز به ج...

یک لحظـه تو رفتی به سرِ بام و بیاییاز "دفتر رهبـر" خبر آمــد...

☆روزی عادی در مدرسه ای..☆☆مثل روز های دیگر مدرسه معلم داشت د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط