بابایی

بابایی




-خوب عزیزم بلند شو بریم
&بابایی جونم
-بله
&میشه بغلم کنی (خودشو کیوت می‌کنه و دستشو به سمتش دراز می‌کنه)
-معلومه که میشه (بلندش می‌کنه میگیرتش تو بغلش)
& بریم دیگه
-خوب بشین اینجا وایسا کمربندتم ببندم
&میشه نبندی
-چرا
&خیلی سفته
-عزیزم این برای سلامتی و امنیت خودته
&خیلی خوب باشه
-آفرین دخترم خوب تموم شد راه بیفتیم دیگه
&باشه

(خونه)


- سوجین تو حیاط ندو میخوری زمین ها
&نه نمی‌خورم
-عزیزم آروم تر
&آیی(پاش پیچ میخوره و محکم میخوره زمین)
-ای وای دیدی گفتم وایسا بلند نشو ببینمت بابایی چیشد خوبی؟
&نه(گریه)
-هشش آروم باش فدات شم وایسا شلوارتو بدم بالا ببینم زانوت چیشده
&خیلی درد دارم
-چیزی نیست به خراش کوچیکه بیا بریم تو واست چسب زخم بزنم
&اما من که نمیتونم راه برم
-اخ حواسم نبود بیا بغلم بریم(آروم و با احتیاط بغلش می‌کنه)
&زانوم میسوزه(اشک)
-هیشش آروم باش الان اینو میزنم خوب تموم شد زودی خوب میشی خوشگلم
&این چه خوشگله(در حالی که داشت گریه میکرد لبخند میزنه)
-بله برای دخترم چسب زخم فانتزی زدم که زودتر خوب بشه
&یعنی اینا جادویین ؟
-اره عزیزم
&اخجون پس زود خوب میشم
-معلومه که زود خوب میشی
دیدگاه ها (۱۱)

بابایی & بابا حوصلم سر رفته-چیکار کنم عزیزم&میشه باهام بازی ...

باباییویو جین:با صداهای عجیبی از خواب بیدار شدم دیدم که سوجی...

بابایی(صبح)ویو سوجین:با نسیم ملایمی که از پنجره ی نیمه باز ا...

بابایی-بابایی میشه لطفا به خاطر من غذاتو بخوری به خدا من نگر...

P3🍯-خوشگلم پیتزا میخوری؟&اوم-بیا اینجا بشین قشنگم اهان خوب ب...

کاش براتون مهم بودم

P4🍯//بعد از غذا&بابا-جانم؟&میشه بریم پیش مامان-چرا نمیشه بری...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط