love inother style پارت34
#love_inother_style #پارت34
#ساکونو #جینیونگ
ساکونو
خوببب شروع میکنم چنان حالتو بگیرم به غلط کردن بیفتی آقا بلهعع
رفتم سمتش
جینیونگ:آم..
من:آقای شن لطفا بیاین بریم وقت حرف زدن ندارم
اوهوکک به متشخص شدم من بابا کجایی که بیایی ببینی دختر چه خانومانه میحرفه هیعع
داشتیم میدویدیم اصلا هم باهم حرف نمیزدیم من چطوری حالا حال اینو بگیرم باید یه چیز توپی باشه آره بلع
با آرامش داشتم حرکات کششی انجام میدادم تا برای والیبال آماده بشم قراره شیش نفراز دخترا شیش نفرم از پسرا باهم قاطی میشن تا مثلا عدالت پا برجا باشه
جینیونگ:آهم تو..
جواب ندادم
جینیونگ:هوشت دختره
خندم گرفت شبیه این پسرایی لات گفت
جنیونگ:هوی باتوام
من:اولش هویی به درخت میگن اسم دارم آقای محترم اسمم یونگ ساکونو یک دوم تونه شما فهمیدی
جینیونگ:چیش باشه بابا بیا بشین دستمو بگیر کف پاهاتو بچسبون به پام حرکت کششی بریم
جااااانننن خدایا چاکرتم عالیییی قربونت حالا تلافی رو سرت درمیارم میگی نه نگا کن همون کاری انجام دادم که اون خواست حواسم جمع کردم با پام لگد زدم نخور به جایی حساسش بدبخت بشه(بچم منحرفه زیاد توجه نکنین)هوییی وجدان من توام هستما
(بروبابا پشمک من رفتم)آدم هایی دیگم وجدان دارن مام وجدان داریم بله داشتم کرم میریختم یهو پامو رد کردم زد به کنار رون پاشش دادش هوا رفتتت آخیش خنکککک شدممم هوففف
***///***///***
جینیونگ
یهو با پاش لگد زد به کناره پام چنان دردم اومد که دادم هوا رفت دختر کصخول از قصد اینکار رو کرد میدونم من اوففف چه دردی گرفت شانس آوردم نخورد جایی حساسم اوفف نفسم بالا نمیومد
ساکونو:وای آقای جینیونگ حالتون خوبه
با درد بهش خیره شدم لحنش نگران بود اما چشاش میخندید پس از قصد بود چنان پوستی از تو من بکنم هوف
شیائو:واییی داداشی خوبی؟چیشدش ساکونو؟
ساکونو:ببخشید لنگم در رفت خورد به پاشون از قصد نبود
من:آره جون عمت
ساکونو:من عمه ندارم~_~
یونگ:بیا بریم پرستاری
ساکونو:هوشت توبرو تمرین کن خودم میبرمش کنه
یونگ:خیلی بیشعور شدیا
ساکونو:هنوزم قهرمااا
بلندم کرد رفتیم پرستاری گفت هیچی نیس یع کوفتگی ساده اس
من:ازقصد بود نه
لبخند اوسکولانه ای زد
ساکونو:نههههه
من:متظر تلافی باش
ساکونو:توام منتظر جوابش باش
#ساکونو #جینیونگ
ساکونو
خوببب شروع میکنم چنان حالتو بگیرم به غلط کردن بیفتی آقا بلهعع
رفتم سمتش
جینیونگ:آم..
من:آقای شن لطفا بیاین بریم وقت حرف زدن ندارم
اوهوکک به متشخص شدم من بابا کجایی که بیایی ببینی دختر چه خانومانه میحرفه هیعع
داشتیم میدویدیم اصلا هم باهم حرف نمیزدیم من چطوری حالا حال اینو بگیرم باید یه چیز توپی باشه آره بلع
با آرامش داشتم حرکات کششی انجام میدادم تا برای والیبال آماده بشم قراره شیش نفراز دخترا شیش نفرم از پسرا باهم قاطی میشن تا مثلا عدالت پا برجا باشه
جینیونگ:آهم تو..
جواب ندادم
جینیونگ:هوشت دختره
خندم گرفت شبیه این پسرایی لات گفت
جنیونگ:هوی باتوام
من:اولش هویی به درخت میگن اسم دارم آقای محترم اسمم یونگ ساکونو یک دوم تونه شما فهمیدی
جینیونگ:چیش باشه بابا بیا بشین دستمو بگیر کف پاهاتو بچسبون به پام حرکت کششی بریم
جااااانننن خدایا چاکرتم عالیییی قربونت حالا تلافی رو سرت درمیارم میگی نه نگا کن همون کاری انجام دادم که اون خواست حواسم جمع کردم با پام لگد زدم نخور به جایی حساسش بدبخت بشه(بچم منحرفه زیاد توجه نکنین)هوییی وجدان من توام هستما
(بروبابا پشمک من رفتم)آدم هایی دیگم وجدان دارن مام وجدان داریم بله داشتم کرم میریختم یهو پامو رد کردم زد به کنار رون پاشش دادش هوا رفتتت آخیش خنکککک شدممم هوففف
***///***///***
جینیونگ
یهو با پاش لگد زد به کناره پام چنان دردم اومد که دادم هوا رفت دختر کصخول از قصد اینکار رو کرد میدونم من اوففف چه دردی گرفت شانس آوردم نخورد جایی حساسم اوفف نفسم بالا نمیومد
ساکونو:وای آقای جینیونگ حالتون خوبه
با درد بهش خیره شدم لحنش نگران بود اما چشاش میخندید پس از قصد بود چنان پوستی از تو من بکنم هوف
شیائو:واییی داداشی خوبی؟چیشدش ساکونو؟
ساکونو:ببخشید لنگم در رفت خورد به پاشون از قصد نبود
من:آره جون عمت
ساکونو:من عمه ندارم~_~
یونگ:بیا بریم پرستاری
ساکونو:هوشت توبرو تمرین کن خودم میبرمش کنه
یونگ:خیلی بیشعور شدیا
ساکونو:هنوزم قهرمااا
بلندم کرد رفتیم پرستاری گفت هیچی نیس یع کوفتگی ساده اس
من:ازقصد بود نه
لبخند اوسکولانه ای زد
ساکونو:نههههه
من:متظر تلافی باش
ساکونو:توام منتظر جوابش باش
۴.۲k
۰۸ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.