love inother style پارت32 همشون
#love_inother_style #پارت32 #همشون
اسم هرکدوم از دخترا روشون هس
ساکورا
پاشدیم امروز وقت ورزش بود زنگ مورد علاقم
دبیرورزش:خوب من هوجونگ هستم دبیر ورزشتون به علت تعدادتو چون لباسای ورزشیتون ست خریده بودیم هرکی بره برداره درضمن اونایی که ست هم دیگه باشه باید باهم گرم کنن
هرکی یه لباس برداشت
ساکونو:ساکورا لباستو بامن عوض میکنی
من:چرا
ساکونو:از شانس گوهی دارم ومیدانم چقدر خوش شانسم لباسم جفت لباس اون پسره اوسکل در.. ببخشید شیائو
شیائو:راحت باش خودمو میزنم به نشنیدن
ساکونو:بلع باهاش هم گروه درمیام
من:باشه بیا
لباس رو چنگ زد از دستم و رفت عوض کرد خدایش بانمک شده بود گوشیمو که مخفیانه آورده بودم درآوردم
من:دخترا همگی بگین بی ادبب
دخترا:بیییی ادبببب
چیلک عکس گرفتیم رفتیم بیرون
ساکونو:ریدمم تو این شانس کاش عوض نمیکردم ای خدا خودت بهم صبر بده لهش نکنم
نمیدونم باورکنم یانه اما باکوین ست شده بودم خدایا چرا قلبم تند میزنه بیخی باز حتما استرس گرفتم
مربی:خوب کوین وساکورا برین باهم گرم کنین
ما:باشه
*//***//**/
کوین
باهم دیگه داشتیم می دویدیم دور زمین
ساکورا:هوففف خسته شدم
من:مثلا ورزشکاری بجنب بینم
ساکورا:یااا خوب خستمه
من:باشه پس بیا سرد کنیم بریم پیش بقیه
سرشو به معنی باشه تکون داد شروع کردیم به انجام حرکات کششی
ساکورا:میشه دستمو بگیری
با تعجب برگشتم سمتش
من:چههه؟
ساکورا:بگیر دستمو میخوام حرکت کششیمو برم
من:آهان باشه!!!
دستاشو گرفتم خیلی داغ بود گرمایی خاصی داشت
ساکورا:مرسی کوین
من:خواهش میشه خوب بریم
سرشو این دختر بچه ها تکون داد
ساکورا:آره بزن بریم
شروع کرد به دویدن خندم گرفت مثلا خستش بود
اسم هرکدوم از دخترا روشون هس
ساکورا
پاشدیم امروز وقت ورزش بود زنگ مورد علاقم
دبیرورزش:خوب من هوجونگ هستم دبیر ورزشتون به علت تعدادتو چون لباسای ورزشیتون ست خریده بودیم هرکی بره برداره درضمن اونایی که ست هم دیگه باشه باید باهم گرم کنن
هرکی یه لباس برداشت
ساکونو:ساکورا لباستو بامن عوض میکنی
من:چرا
ساکونو:از شانس گوهی دارم ومیدانم چقدر خوش شانسم لباسم جفت لباس اون پسره اوسکل در.. ببخشید شیائو
شیائو:راحت باش خودمو میزنم به نشنیدن
ساکونو:بلع باهاش هم گروه درمیام
من:باشه بیا
لباس رو چنگ زد از دستم و رفت عوض کرد خدایش بانمک شده بود گوشیمو که مخفیانه آورده بودم درآوردم
من:دخترا همگی بگین بی ادبب
دخترا:بیییی ادبببب
چیلک عکس گرفتیم رفتیم بیرون
ساکونو:ریدمم تو این شانس کاش عوض نمیکردم ای خدا خودت بهم صبر بده لهش نکنم
نمیدونم باورکنم یانه اما باکوین ست شده بودم خدایا چرا قلبم تند میزنه بیخی باز حتما استرس گرفتم
مربی:خوب کوین وساکورا برین باهم گرم کنین
ما:باشه
*//***//**/
کوین
باهم دیگه داشتیم می دویدیم دور زمین
ساکورا:هوففف خسته شدم
من:مثلا ورزشکاری بجنب بینم
ساکورا:یااا خوب خستمه
من:باشه پس بیا سرد کنیم بریم پیش بقیه
سرشو به معنی باشه تکون داد شروع کردیم به انجام حرکات کششی
ساکورا:میشه دستمو بگیری
با تعجب برگشتم سمتش
من:چههه؟
ساکورا:بگیر دستمو میخوام حرکت کششیمو برم
من:آهان باشه!!!
دستاشو گرفتم خیلی داغ بود گرمایی خاصی داشت
ساکورا:مرسی کوین
من:خواهش میشه خوب بریم
سرشو این دختر بچه ها تکون داد
ساکورا:آره بزن بریم
شروع کرد به دویدن خندم گرفت مثلا خستش بود
۳.۴k
۰۸ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.