دوقلوهای شیطون پارت27
#دوقلوهای_شیطون #پارت27
آیسان
اعصابم خورد شده بود چطور تونستن همچین فکری راجبم بکنن هان چطوری حداقل آنیسا نباید اون حرف میزد نباید اونکه میدونست من مشکل مالی ندارم پس چرا همچین حرفی روزد
*هیع کجایی دوساعت دنبالت راه افتادم صدات میکنم!!
من:آه مانگی تویی ببخشید هواسم نبود خوب بریم.سوار ماشین...واااا ماشین کو ؟
مانگ:خانومو تازه فهمیده آلان دقیقا شما بیست دیقه داری پیاده راه میری
من:ناموساااچه پر کاربری شدم شعت یه اسفندی برای خودم باید دود بکنم
دالبه:دیونه ای بیا بریم دیگه
دستمو گرفت چشام درشت شدش چرا دستمو فشار نمیده!سوار ماشین شدیم
کنار دالبه نشستم روبه رویی یوگیوم با دقت نگام میکرد
من:ها نگا داره
یوگیوم:نه چرا
من:احساس کردم تو صورتم چیزی هست که اینقدر دقت میکنی
جکسون:آیسان یه سوال اگه بگن برای اینکه از آنیسا تشخیص داده بشی چیکار میکنی؟ که اینقدر دوسش.داری که میگی
موهامو باز کردم ریخت دورم رویی صندلی ماشین پخش شدش
من:از موهام.میگذرم
زدن زیر خنده اونا نمیدون اینکه این جمله روگفتم چقدر برام ارزش داره
جکسون:عالی بود مرسی قانع شدم
وارد کمپانی شدم مدیر اومد سمتمون
مدیر:تبریک میگم بچه ها موزیک ویدیویی که اپلود کرده بودیم تو یوتیبوب در عرض این سه روز 16میلیون بازدید خورده این عالیه
من:عرررر ناموسا جوننن پس منم میتونم کنسرت بزارم و مسخره بازی کیوت دربیارم خدایا مرسی خیلی چاکرم
مارک:چی چیم چاکرم این چه معنی میده؟
من:فضولیش به تو نیومده
همه زدن زیرخنده مارک کلاساکت شدش منم گیج واا الآن باید دعوا میشدم که
من:هرهر دندوناتون مسواک نکردین بدبختا دهنتون بویی گراز مرده میده
همشون ساکت شدن
مارک:خیط شدین حالا بریم سرضبط
من:منم بیام منم بیام ببینم لطفا لطفا لطفا لطفا
مدیر:سرم رفت بیا وایی صدا که نیست
خخخخ چه همه حرص میخورن اقا تا اومدیم بریم یدونه زدن پس کلمون
من:هوش چتع چرا میزنی
جکسون:خجالت نمیکشی
من:اوا دیدی چیشد مدادم یادم رفت نمیتونم بکشمش
یدونه دیگه زدش
من:آی روانی چته؟
جکسون:احترامم باید نگه میداشتی سرتو مینداختی پایین ازت بزرگترم بچه
من:مگه بزرگی به چیزه که میگی
جکسون:آره دیگه به چیزه
من:کدوم چیز
جکسون:همون چیز
من:کدوم چیز خوب
جکسون:همون چیز دیگه که باعث میشه کوچیک ترش احترام بزارع
من:خاک به سرت سن میگی بیا بعد میگی منم منم تو نصف منم نیستی باوا
جکسون همینطوری با دهن باز نگاه میکرد خندیدم بهش اشاره کردم بیا دیگه کلشو تکون داد لبخندی زد واقعا باحال بود
آیسان
اعصابم خورد شده بود چطور تونستن همچین فکری راجبم بکنن هان چطوری حداقل آنیسا نباید اون حرف میزد نباید اونکه میدونست من مشکل مالی ندارم پس چرا همچین حرفی روزد
*هیع کجایی دوساعت دنبالت راه افتادم صدات میکنم!!
من:آه مانگی تویی ببخشید هواسم نبود خوب بریم.سوار ماشین...واااا ماشین کو ؟
مانگ:خانومو تازه فهمیده آلان دقیقا شما بیست دیقه داری پیاده راه میری
من:ناموساااچه پر کاربری شدم شعت یه اسفندی برای خودم باید دود بکنم
دالبه:دیونه ای بیا بریم دیگه
دستمو گرفت چشام درشت شدش چرا دستمو فشار نمیده!سوار ماشین شدیم
کنار دالبه نشستم روبه رویی یوگیوم با دقت نگام میکرد
من:ها نگا داره
یوگیوم:نه چرا
من:احساس کردم تو صورتم چیزی هست که اینقدر دقت میکنی
جکسون:آیسان یه سوال اگه بگن برای اینکه از آنیسا تشخیص داده بشی چیکار میکنی؟ که اینقدر دوسش.داری که میگی
موهامو باز کردم ریخت دورم رویی صندلی ماشین پخش شدش
من:از موهام.میگذرم
زدن زیر خنده اونا نمیدون اینکه این جمله روگفتم چقدر برام ارزش داره
جکسون:عالی بود مرسی قانع شدم
وارد کمپانی شدم مدیر اومد سمتمون
مدیر:تبریک میگم بچه ها موزیک ویدیویی که اپلود کرده بودیم تو یوتیبوب در عرض این سه روز 16میلیون بازدید خورده این عالیه
من:عرررر ناموسا جوننن پس منم میتونم کنسرت بزارم و مسخره بازی کیوت دربیارم خدایا مرسی خیلی چاکرم
مارک:چی چیم چاکرم این چه معنی میده؟
من:فضولیش به تو نیومده
همه زدن زیرخنده مارک کلاساکت شدش منم گیج واا الآن باید دعوا میشدم که
من:هرهر دندوناتون مسواک نکردین بدبختا دهنتون بویی گراز مرده میده
همشون ساکت شدن
مارک:خیط شدین حالا بریم سرضبط
من:منم بیام منم بیام ببینم لطفا لطفا لطفا لطفا
مدیر:سرم رفت بیا وایی صدا که نیست
خخخخ چه همه حرص میخورن اقا تا اومدیم بریم یدونه زدن پس کلمون
من:هوش چتع چرا میزنی
جکسون:خجالت نمیکشی
من:اوا دیدی چیشد مدادم یادم رفت نمیتونم بکشمش
یدونه دیگه زدش
من:آی روانی چته؟
جکسون:احترامم باید نگه میداشتی سرتو مینداختی پایین ازت بزرگترم بچه
من:مگه بزرگی به چیزه که میگی
جکسون:آره دیگه به چیزه
من:کدوم چیز
جکسون:همون چیز
من:کدوم چیز خوب
جکسون:همون چیز دیگه که باعث میشه کوچیک ترش احترام بزارع
من:خاک به سرت سن میگی بیا بعد میگی منم منم تو نصف منم نیستی باوا
جکسون همینطوری با دهن باز نگاه میکرد خندیدم بهش اشاره کردم بیا دیگه کلشو تکون داد لبخندی زد واقعا باحال بود
۲.۸k
۰۸ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.