pr

pr11


پرش زمانی صبح

تهیونگ که از خواب بیدار شد سریع رفت پیش کوک از دکتر پرسید فهمیده چه نوع سمی بوده یا نه
دکتر گفت نه اقا
تهیونگ یهو از کوره در رفت با مشت محکم زد تو صورت دکترو گفت اربابت داره میمیره و تو داری میگی تا الان هیچ کاری نکردی ؟؟؟

دکتر گفت اقا من تمام راه هایی که بلد بودم رو به کار بردم ولی جواب گو نبود ینی کسی که این خون رو مسموم کرده حداقل یک ماه گذاشته که به طور کامل با خون مخلوط بشه
تهیونگ زنگ زد به جیمین قضیه رو بهش گفت و گفت که بیاد اونجا
جیمین که اومد تهیونگ گفت نمیتونی مثلا اون کاری که با من کردی رو باهاش بکنی ؟
جیمین گفت نه نمیتونم برای انجام اون کار باید بهوش باشه نه بیهوش اما میتونم از چند تا شبح پیر یا چند روح بپرسم بیبنم که میشه کاری کرد یا نه
تهیونگ با عصبانیت و ناراحتی گفت باشه
جیمین راهی پیدا نکرد ولی گفت می‌تونه کمی به
بدنش نیرو وارد کنه که بیشتر دووم بیاره
شاید حدود ۲۴ ساعت بیشتر.
اعضا داشتن دیوونه میشدن و فقط می‌تونستن صبر کنن
تا ببینن چی پیش میاد .
ا.ت که از سر کار برگشت متوجه قضیه شد و رفت پیش اعضا تا کمی بهشون دلداری بده تو این مدت هم متوجه می‌شدن نیروی کوک و اثر قدرتش هر دقیقه کم تر میشد ((ارتباط خاص بین اونا باعث میشد که بفهمن چقدر قدرت و نیرو دارن ))
ا.ت که قدرت همچین کاری رو نداشت نمیدونست کوک تو چه حالیه خیلی نمیتونست اوضاع رو درک کنه و فقط سعی میکرد بخوابه تا ببینه چه اتفاقی ممکنه بیوفته .
دیدگاه ها (۰)

pr12ا.ت سعی کرد بخوابه ولی نتونست بخوابه که یهو سردرد عجیبی ...

pr13جیمین به ا.ت گفت حالا که میتونی اینده رو ببینی یه نگاه ب...

pr10دکتر گفت اقا ، اقای جئون مسموم شدن و این مسمومیت عادی ن...

pr9[[[[[[[[[[[[[[[[[[[[[[[[وقتی تشویق همه تموم شد جیمین گفت ...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

love Between the Tides³⁷ا/ت: برای دوست دخترت خریدی؟ تهیونگ: ...

پارت جدید

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط