وقتی تو خدمتکار بزرگ ترین باند مافیا هستی

وقتی تو خدمتکار بزرگ ترین باند مافیا هستی


پارت ۱۸



$آقا آروم تر اینجا بیمارستانه (عصبی)



+یکی کمک دوست دخترم کنه(داد)


$ببرش اتاق شرایط اورژانسی



+ باشه ممنون(ترس )


ویو یونگی


ا.ت بردمش به اتاق شرایط اورژانسی و اومدم بیرون روی صندلی نشستم دستمو بین صورتم گذاشتم نمیدونم چرا هوانگ فکر میکنه خواهرش کشتم ولی اون نمیدونه خواهرش ا.ت است پدر مادرش توسط عموش کشته شده باید به هوانگ ثابت کنم که قاتل پدر مادرش نیستم خواهرش،زندس داشتم فکر میکردم که یهو دکتر اومد


♧آقای مین یونگی


+ ب... بله دکتر من اینجام ا.ت خوبه؟(نگران)


♧بله ایشون خوبه و اینه لطفا حواستون بهش باشه چون واقعا بدنشون خیلی ضعیفه و ایشون مشکل قلبی دارن متاسفانه


+ مشکل قلبی؟ منظورتون چیه؟(نگران)



♧اینجور که معلومه خانم شما از بچگی مشکل قلبی دارن و باید تحت درمان داشته باشیمش



+ میتونم ببینمش؟(گریه)



♧اره ولی هنوز بیهوش نیومدن


+ ممنون دکتر(گریه)

ویو یونگی رفتم اتاق دیدم ا.ت هنوز بهوش نیومده رفتم صندلی آوردم کنارش نشستم دستشو گرفتم صورتمو بردم نزدیک صورتش تا پیشونی شو بوس کنم که یهو یکی دست گذاشت رو شونم قیافش خیلی واضح نبود نتونستم بفهمم کیه ولی تا یک پلک زدم قیب شد ناگهان یک صدا در گوشم گفت

.... : دخترمو نجات بده


این صدا چرا انقدر تو گوشم میپیچه
با دوتا تستش،گوششو گرفته چشاشو بهم فشرده


ویو ا.ت

بیدار شدم دیدم یونگی گوششو گرفته چشاشو بهم فشرده

_یونگی .... یونگی صدامو میشنوی(نگران)


داشتم حرف میزدم که یهو.......
دیدگاه ها (۱۰)

به دلیل این بعضی ها فشاری شدن دوباره گذاشتمش

My dadpart:1سلام من جئون ا.ت هستم ۱۷ سالمه پدر مادرم ۱ ماه ج...

وقتی تو خدمتکار بزرگ ترین باند مافیا هستی پارت ۱۷ویو ا.ت سیا...

وقتی تو خدمتکار بزرگ ترین باند مافیا هستی پارت ۱۶ویو ا.ت با ...

فیک مافیای سیاه من part 3

پارت ۹۷ فیک ازدواج مافیایی

فیک مافیای سیاه من part 2

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط