تنفرتاعشق

#تنفر_تا_عشق
#اد_جئون
#پارت_33
سئون:ات بدوو پسرا منتظرننن
ات:پوشیدمم الان میام
کفشمم پوشیدمو رفتم پایین
اولین نفری ک دیدم کوک بود که ب دیوار تکیه داده بود زیاد ع حد خشگل شده
ب سختی چشم ازش گرفتم و نگاهمو ب سئون دادم درسته اول باهاش مشکل داشتم اما الان تنها کسی بود که باهاش راحت بودم با ته هم ک قهر بودنم لینا هم که مرخصی گرفته بود
ات: من امادم بریم
بعدش ب سمت ماشین رفتیم قرار شد ک منو سئون و کوک با ی ماشین
ته وجیم و شوگا هم بای ماشین
بریم مهمونی.
وقتی رسیدیم پیاده شدیم و ب سمت اون عمارتی که توش مهمونی بود رفتیم
و نشستیم
که سئون گف
سئون:ات نگفتم اینجا پسرای کراشی هستن؟
ات:الان ب حرفت پی بردم

یکم گذشت که گارسون اومد ولیوان و شیشه های وتکا رو گزاشت رو میز رفت
سئون چون از همه کوچیکتر بود بلند شدو برای همه وتکا ریخ
(البته ربطی ب بزرگتر یا کوچیکتر نداره ولی خب شایدم ربط داشته باشه نمیدونم)
لیوانا شونو ب هم زدن و محتویات داخل لیوان رو خردن
ت همین موقع گوشی ات زنگ میخوره
ات:عع سلامم ...واقعا؟...آهاا ...عع..دیدمت ...واسا الان میام

در گوش سئون طوری ک فق خدش بشنوه گفتم
ات: سئون دارم میرم پیش گوون میای؟
سئون: ارهههه چرا نیامم برییمم
بعدش با سئون ب سمت گوون رفتیم
من بغلش کردم ک همون پسره ک کنارش بود ک اگ اشتباه نکنم اسمش فیلیکس بود
ک گوون گفت
گوون: معرفی میکنم فلیکس ات، ات فیلیکس
عات ایشون کین؟(اشاره ب سئون)
فلیکس : قبلا باهم آشنا شدیم
گون:ات ایشون کین؟(اشاره ب سئون)
آت:سئون دوستم
فیلیکس دستشو ب سمتم دراز کردو گفت
فیلیکس:از آشنایی باهات خشبختم البته برای بار دومم
ات: من همینطور
نشستیم که گوون گفت
گوون" ات برای دوروز دیه میخایم بریم ساحل میاین؟
میخاستم چیزی بگم که سئون گفت
سئون: چرا نیایم حتما میاین مگه ن ات؟
ات:اره
گوون:خوبه پس
فلیکس: نسبت به دفعه قبل حس میکنم موهات بلندتر شده
آن: ینی انقد بد وت دیده؟
فلیکس:ن بخاطر اینکه خیلی خشگله بخاطر همین هی توجهمو ب خوش جلب میکنه
ات:اوهه واقعا؟ولی ع صورت ت که قشنگ تر نیس

وبله ات فیلیکس همینطوری داشتن بهم باش میزدن و میخندیدن
که ی پسره دیه اومد
ات:ی پسره اومد بچه ها باهاش دست دادن منم بلند شدمو باهاش دست دادم
خاستم دستمو ع ت دستش بکشم بیرون ک دستم تقریبا محکم گرفت و گف
لینو: اوه چه بانوی زیبایی احیانا شما سینگل هستین؟
اومدم چیزی بگم ک دستی دور کمرم نشت...


نظراتتون👼🏻🐾
دیدگاه ها (۱)

#تنفر_تا_عشق #اد_جئون #پارت_34که دستی در کمرم نشست ...ویو کو...

#تنفر_تا_عشق #اد_جئون #پارت_37کوک:چرا ک ن بیب!براید بغلش کرد...

#تنفر_تا_عشق #اد_جئون #پارت_32و سپس وی ۵۰۰ مدل به ات نشون می...

#تنفر_تا_عشق #اد_جئون #پارت_31خلاصه ک رفتن عمارت سئون و ات ب...

تک پارتی(درخواستی)

نام فیک: عشق مخفیPart: 36ویو جیمینات. باشهات. غذا خوردی؟جی. ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط