part71
#part71
میخوردم که دوتا دختررفتن طرف بی تی اسو یکیشون جلوکوک وایسادواون یکیم جلویه تهیونگو مشغول حرف زدن باهاشون شدن بانگاه مشکوک همینجورنگاشون میکردم اخم کردنم دست خودم نبودهراز گاهیم میدیدم که باهم میخندن مگه دستم بت نرسه جونگکوک به رونیا نگاکردم که دیدم اونم مثه من داره حرص میخوره دستموگذاشتم روشونش که برگشت نگام کرد+حرص نخوربزاربعدا حسابشونو میرسیم رویا:خنسردی خدتونو حفظ کنین اونافقط فناشونن رونیا:اره اگه جینم بودهمینومیگفتی رویا:بیاین دربارش حرف نزنیم بابا امدیم خش بگذرونیم بیاین بریم توی پیست رقص یکم حال کنیم +اوکی بریم هممون رفتیموباهم میرقصیدیم خدایی خیلی خوب بودبعدازچنددیقه که میخواستیم بریم سرجامون اهنگ عوض شدوبرارقص دونفره شدداشتیم میرفتیم سرجامون که یکی امدجلوم وایسادسرموکه اوردم بالادیدم که اون پسره جونیوره باتعجب نگاش کردموگفتم:بله بفرمایین کاری دارین جونیور:بله میشه ازتون درخواست رقص کنم میشه منو همراهی کنین ودستشوگرفت طرفم مونده بودم چیکارکنم اگه ردکنم که زشته روم نمیشه یه نگاه به بقیه کردم که دیدم بقیم تعجب کردن به ناچاردستمو گذاشتم تودستشوگفتم بله یه لبخندبهم زدکه کپ کردم اخه اولین باربودلبخندمیزدبقیم فکاشون افتاده بودروزمین اروم اروم رفتیم تویه پیستودستموکشید جلوش وایسم بعدشم که دستشوگذاشت پشت کمرموکمی بهم نزدیک شدمنم ناچارن دستمو گذاشتم روشونش قدش خیلی بلندبودلامصب اونیکی دستمم گرفت تودستش چقدداغ بودمرتیکه یاشایدم من خیلی سردبودم شروع کردیم به تکون خوردنورقصیدن+ببخشیدمن زیادبلدنیستم جونیور:اشکالی نداره تاالان که خوب بودی+ولی چرابین این همه ادم به من پیشنهادرقص دادین اخه جونیور:شایدچون امشب خیلی زیبا شدین یه لبخندمسخره زوری زدموگفتم:عاااممنون اینگلیسیم زیادخوب نبودولی بدم نبودیه چرخ زدیم که چشمم افتادبه جونگکوک که بااعصبانیت داشت نگامون میکردیاخودااصلا حقته تا توباشی جلومن بادخترا لاس نزنی چشمموازش گرفتم که با جونیورچشم تو چشم شدم یکم بهم نزدیگ شدوگف:چیزی شده+عا ن چیزی نشده جونی:خوبع یه دستموول کردکه بچرخم همین که یکم ازش فاصله گرفتم یکی محکم خوردبهم یکی ازخدمتکارابودهرچی شرابوچیز میزتوی سینی دستش بودریخت روم ینی گندت بزنن چرامن انقدبدشانسم دوتا مهمونی هردوتاشم اینجوری که صدای دادش امدجونیور:حواست کجاس مرتیکه احمق نگاچه گندی زدی به لباس خانم مرده:معذرت میخوام قربان حواسم پرت شد ببخشید جونیور:من بهتون پول میدم که حواستون کدوم گوری باشه هاااا+اشکالی نداره مهم نیس حواسشون نبوده دیگه من الان میرم تمیزش میکنم شما ببخشینش جونیور:بسیارخوب وروبه اون مرده گفت
میخوردم که دوتا دختررفتن طرف بی تی اسو یکیشون جلوکوک وایسادواون یکیم جلویه تهیونگو مشغول حرف زدن باهاشون شدن بانگاه مشکوک همینجورنگاشون میکردم اخم کردنم دست خودم نبودهراز گاهیم میدیدم که باهم میخندن مگه دستم بت نرسه جونگکوک به رونیا نگاکردم که دیدم اونم مثه من داره حرص میخوره دستموگذاشتم روشونش که برگشت نگام کرد+حرص نخوربزاربعدا حسابشونو میرسیم رویا:خنسردی خدتونو حفظ کنین اونافقط فناشونن رونیا:اره اگه جینم بودهمینومیگفتی رویا:بیاین دربارش حرف نزنیم بابا امدیم خش بگذرونیم بیاین بریم توی پیست رقص یکم حال کنیم +اوکی بریم هممون رفتیموباهم میرقصیدیم خدایی خیلی خوب بودبعدازچنددیقه که میخواستیم بریم سرجامون اهنگ عوض شدوبرارقص دونفره شدداشتیم میرفتیم سرجامون که یکی امدجلوم وایسادسرموکه اوردم بالادیدم که اون پسره جونیوره باتعجب نگاش کردموگفتم:بله بفرمایین کاری دارین جونیور:بله میشه ازتون درخواست رقص کنم میشه منو همراهی کنین ودستشوگرفت طرفم مونده بودم چیکارکنم اگه ردکنم که زشته روم نمیشه یه نگاه به بقیه کردم که دیدم بقیم تعجب کردن به ناچاردستمو گذاشتم تودستشوگفتم بله یه لبخندبهم زدکه کپ کردم اخه اولین باربودلبخندمیزدبقیم فکاشون افتاده بودروزمین اروم اروم رفتیم تویه پیستودستموکشید جلوش وایسم بعدشم که دستشوگذاشت پشت کمرموکمی بهم نزدیک شدمنم ناچارن دستمو گذاشتم روشونش قدش خیلی بلندبودلامصب اونیکی دستمم گرفت تودستش چقدداغ بودمرتیکه یاشایدم من خیلی سردبودم شروع کردیم به تکون خوردنورقصیدن+ببخشیدمن زیادبلدنیستم جونیور:اشکالی نداره تاالان که خوب بودی+ولی چرابین این همه ادم به من پیشنهادرقص دادین اخه جونیور:شایدچون امشب خیلی زیبا شدین یه لبخندمسخره زوری زدموگفتم:عاااممنون اینگلیسیم زیادخوب نبودولی بدم نبودیه چرخ زدیم که چشمم افتادبه جونگکوک که بااعصبانیت داشت نگامون میکردیاخودااصلا حقته تا توباشی جلومن بادخترا لاس نزنی چشمموازش گرفتم که با جونیورچشم تو چشم شدم یکم بهم نزدیگ شدوگف:چیزی شده+عا ن چیزی نشده جونی:خوبع یه دستموول کردکه بچرخم همین که یکم ازش فاصله گرفتم یکی محکم خوردبهم یکی ازخدمتکارابودهرچی شرابوچیز میزتوی سینی دستش بودریخت روم ینی گندت بزنن چرامن انقدبدشانسم دوتا مهمونی هردوتاشم اینجوری که صدای دادش امدجونیور:حواست کجاس مرتیکه احمق نگاچه گندی زدی به لباس خانم مرده:معذرت میخوام قربان حواسم پرت شد ببخشید جونیور:من بهتون پول میدم که حواستون کدوم گوری باشه هاااا+اشکالی نداره مهم نیس حواسشون نبوده دیگه من الان میرم تمیزش میکنم شما ببخشینش جونیور:بسیارخوب وروبه اون مرده گفت
۳.۵k
۱۸ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.