پارت

پارت (۶)
شروع کرد به داد زدن
_چتههه تو هاااا میخوای لج منو در بیاری میدونم باهات چکار کنم
+بابا فقط یکم رقصیدم چیه مگه
_مگه من اونجا نبودم که میری با یک مرد دیگه میرقصی
+ببخشید
_نمیبخشم باید تنبیه شی
+لطفااااااا(مظلوم🥹)
_باشهههه باابااا ولی دیگه تکرار نشه
+چشم
رسیدیم عمارت بدو بدو رفتم تو اتاقم و شروع کردم به گریه کردن بخاطر اینکه داداشم منو فروخته به دوستش باورم نمیشد هنوز من الان زن اونم
_ا/تتتتتتت
+بله
_بیا
+چشم
رفتم پایین دیدم یک جعبه از جیبش در اورد جلوم زانو زد بازش کرد
_ا/ت به طور رسمی با من ازدواج میکنی؟
+نه
_چی
+گفتم نه مگر اینکه بخوای مجبورم کنی
نمیدونستم دارم چیکار میکنم فقط خییلی اعصابم خورد بود
_نشنیدم
+شنیدی خوبم شنیدی
دستمو گرفت برد بالا انداخت رو تختش
_چتهه؟باهات خوب رفتار میکنم پرو میشی
+تو نظرمو خواستی منم نظرمو گفتم
_که اینطور
دستمو گرفت برد تو یک اتاق خالی ترسیده بودم بدنم می‌لرزید
کمربندشو در اورد و شروع کرد به ضربه زدن بعد از ۲ساعت ولم کرد
+اییی...
دیگه نای حرف زدنو نداشتم
که داد زد..........‌.
خب اینم از این پارت
امیدوارم خوشتون بیاد
شرایط:
لایک:۱۰
کامنت:۱۰
دیدگاه ها (۱۲)

بچه ها دارم میرم امتحان میدم دعا کنید 🫲🥹🫱

پارت(۳)یک پسر با لباس مشکی و موهای مشکی کراششش عررررررر بابا...

منی که صبح امتحان ۱۲فصل علوم دارم و نشستم فیک مینویسم اصلا ع...

پارت ۶( اسمات دوست نداری نخون )ـ ببخشید ، هه بیب رو تخت برام...

#why_himpart:87جونگ‌کوک:آنا اینارو باید موقعی که همه چیز یاد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط