پارت ۱۴
پارت ۱۴
کای : تق تق خانم ا.ت بیدارید
ا.ت: عاممممم. ... بیا تو. کای
کای : خانم الان برای هیونمون ی مهد عالی پیدا کردم ببیرینش بزارید اگه میخواید من ببرم
ا.ت: نه میبرم ..
هیون جونگ : مامانیییییییییییییی من امادماااا
ا.ت: اومدم قهرمان
پرش زمانی به پارک جیمین :
جیمین : از اون موقع ی که ا.ت رفته فهمیدم اینا همش زیر سر جنی اکسم بوده و بچه مال من بوده الان اعضا همشون ازدواج کردن و بچه دارن و من خنگ هه ریدم به زندگیم
.
.
ا.ت: خب سلام خانم لی؟
خانم لی: بله به به این آقا یرجذلب آقای هیون جونگ هستن
ا.ت: بله 🙂
هیون جونگ:. سلام خانم🙂😃
لی:سلام برو بازی کن
هیون : چشم مامانی مراقب باش باشه افلین بابایییی
ا.ت: چشممم باباییییی
لی: خانم ا.ت اصلا نگران نباشید ما ازشون خوب مراقبت میکنیم
ا.ت: امیدوارم... خدانگهدار خانم لی چان
خانم لی چان: خداحافظ
کای : تق تق خانم ا.ت بیدارید
ا.ت: عاممممم. ... بیا تو. کای
کای : خانم الان برای هیونمون ی مهد عالی پیدا کردم ببیرینش بزارید اگه میخواید من ببرم
ا.ت: نه میبرم ..
هیون جونگ : مامانیییییییییییییی من امادماااا
ا.ت: اومدم قهرمان
پرش زمانی به پارک جیمین :
جیمین : از اون موقع ی که ا.ت رفته فهمیدم اینا همش زیر سر جنی اکسم بوده و بچه مال من بوده الان اعضا همشون ازدواج کردن و بچه دارن و من خنگ هه ریدم به زندگیم
.
.
ا.ت: خب سلام خانم لی؟
خانم لی: بله به به این آقا یرجذلب آقای هیون جونگ هستن
ا.ت: بله 🙂
هیون جونگ:. سلام خانم🙂😃
لی:سلام برو بازی کن
هیون : چشم مامانی مراقب باش باشه افلین بابایییی
ا.ت: چشممم باباییییی
لی: خانم ا.ت اصلا نگران نباشید ما ازشون خوب مراقبت میکنیم
ا.ت: امیدوارم... خدانگهدار خانم لی چان
خانم لی چان: خداحافظ
۱۰.۷k
۰۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.