چند شاتی جیمین

چند شاتی جیمین🎀

P⁴
۰اسلاید ۳ لباس ا/ت)

(ویو ا/ت)

اولین بار که جیمین بابت چیزی ازم معذرت خواهی کرده بود..
و یه شام دو نفره؟
خیلی مشکوک میزنه..
توی این مدتی که بقیه مرخصی بودن اصلا نمیذاشت کاری کنم هی میگفت تو باید استراحت کنی...

>>>۱۵ دقیقه بعد<<<

_خب دیگه رسیدیم

جیمین و ا/ت از ماشین پیاده شدن..

ماشین دقیقا جلوی یه رستوران خیلی بزرگ پارک شده بود
ا/ت و جیمین رفتن داخل رستوران...
گارسون اومد و مِنو رو گذاشت روی میز


_هرچی میخوای سفارش بده..

+اوم..باشه

منو رو برداشت و چندتا غذا انتخاب کرد

یکم بعد گارسون غذا ها رو آورد
و جیمین و ا/ت شروع کردن به خوردن

وقتی غذاشون تموم شد
جیمین آروم گفت: ا/ت...من..یه چند وقتیه که میخوام یه چیزیو بهت بگم....

+چی میخوای بگی؟

_ام..خب...راستش من چند وقتیه ازت خوشم اومده....

+و..واقعا؟

_آره...میدونم احتمالا تو ازم‌متنفری چون زدمت...

+نه..اصلا... ازت متنفر نیستم....

_جدی میگی؟

+آره..راستش...منم دوسِت دارم...

_واقعا؟....

+اوهوم..

جیمین از جاش بلند میشه و ا/ت رو بغل میکنه..

_خیلی دوسِت دارم پرنسس کوچولوی من...

+منم همینطور عزیزم

| The End |🌱🍃

نظرتون؟
دیدگاه ها (۵)

حمایتا خیلی کمه ۱۰۰ تایی که شدم فیکارو میزارم

من اومدم با فیک جدیدددنقش های اصلی: جین _ ا.ت _ نینانقش های ...

چند شاتی جیمین🎀P³_نمیدونی؟پس ساعت من خودش پرواز میکنه میاد ا...

چندشاتی جیمین🎀P²(انقدر شرطا رو نرسوندین خودم حوصلم سر رفت😂)ک...

نامجون: تو این کتابه نوشته وقتی با پرنسس ازدواج کردی شب اول ...

مرگ بی پایان پارت ۲۹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط