وقتی مافیا بود و تو

وقتی مافیا بود و تو...
۱/۲

ویو سونا
هایی من پارک سونا هستم و الان پنج ساله با تهیونگ ازدواج کردم ولی هر موقع از تهیونگ درباره شغلش میپرسم طفره می‌ره و هیچوقت جواب درستی نمیده حتی بعضی موقع ها سر این موضوع دعوا میکنیم اون میگه به صلاح من نیست که بدونم داره چیکار می‌کنه همینجوری تو فکر بودم که با صدا زدنای خدمتکار به خودم آمدم
@خانم ،خانم
+ب،بله کار داری؟!
@چیزی شده؟!
+نه برا چی ؟!
@اخه الان پنج دقیقه هست دقیقا وسط حال ایستاده اید
+آه خب میخواستم بگم ...
@بگم؟!
+تو میدونی ارباب شغلش چی هست ؟!
،چی ؟! ار،ارباب ؟!
+آره چرا لکنت گرفتی ؟!
@لکنت چیه؟! نه نمی‌دونم
+چرا ارباب صداش میکنید ؟!
،خب من از وقتی اومدم همه ارباب صداش میکردن منم عادت کردم دیگه هیچوقت نپرسیدم چرا اینطوری صداشون میکنن
+آها باشه ...راستی
@بله خانم
+من غذا درست میکنم
@خانم اگر ارباب بفهمند ما رو میکشند
+نه نه من خودم دوست دارم @چشم
رفتم داخل آشپزخانه دستور دادم همه برن بیرون خودمم شروع کردم به درست کردن به کیمچی و رامیون همینجوری داشتم آهنگ میخوندم و درست میکردم که دستی دور کمرم حلقه شد ترسیدم و برگشتم و با همون چاقو تو دستم جلو صورتش گرفتم که برابر شد با آخ گفتنش (چاقو به صورتش خورد و صورتش رو زخم کرد)
_آخخ
+عع ته ته تویی چرا الان اومدی ؟!
_ناراحتی برم
+نه نه منظورم این نبود اصلا ولش کن بیا بریم بالا زخمت رو درمان کنم داره خون میاد
_بریم
با ته رفتیم بالا داشتم جای زخم رو چسب زخم میزدم که
+میگم تهیونگ
_هومم
+ یه سوال بپرسم راستش رو میگی ؟!
_وای سونا باز شروع نکن
+ولی...
_سونا یکبار دیگه در موردش حرف بزنی من می‌دونم و تو
+برای چی ها براچی چرا نمیگی شغلت رو ها نکنه آدم می‌کشی با نکنه خلاف می‌کنی تهیونگ من چیز زیادی ازت نمی‌خوام گفتن یه شغل مسخره اونقدر سخت نیست (آخرش رو با داد گفت )
_....

ادامه پارت بعدی !

#bts#army#BTS#BANGTAN#TAEHYUNG
دیدگاه ها (۱۶)

وقتی مافیا بود و تو...۲/۲ویو تهیونگ هر روز و شب سر این موضوع...

وقتی برای اولین بار میری کنسرت و اون میبینتت ...۲/۳ویو مهدیا...

وقتی عضو هشتمی و فراموشی میگیری ...۳/۳جین:ته راهرو در..._ت...

وقتی عضو هشتمی و فراموشی می‌گیری ...۲/3جین:فقط؟!#ایشون فرامو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط