چندپارتی جیمین وقتی فهمیدی با بهترین دوستت رابطه داره پارت ۲
_____________
که دیدم بغلم کرده
÷هیسس درست میشه ببینمت ... گریه نکن ببین اگه ولت کرده بدون لیاقتت رو نداشته باشه؟ حالا پاشو میبرمت خونم حسابی خیس آب شدی
دستم رو گرفت و بلندم کرد به سمت یه ماشین رفتیم سوارم کرد و خودشم سوار شد سرم رو شیشه بود و بیرون رو نگاه میکردم و آروم گریه میکردم سکوت عجیبی بینمون بود که پسره شکوندش
÷خوب اسمت چیه؟
_ا/ت
÷منم الکسم *نگاه به ا/ت میکنه*... خیلی دوسش داشتی
_ا..اره من همه چیزم رو فداش کردم ولی اون
÷میفهمم چه حالی داری منم ماه قبل عشقمو ازدست دادم
سرم رو از شیشه برداشتم و نگاش کردم دیدم بغض کرده
_ببخشید
÷مهم نیست
دیدم جلوی یه لباس فروشی وایساد
÷الان میام
_باشه
رفت بعد چندمین با چندتا پلاستیک برگشت
÷امیدوارم زیاد منتظر نمونده باشی
_نه مشکلی نیست
دیگه حرفی نزدیم و رسیدم به یه عمارت
÷رسیدیم پیاده شو
پیاده شدم اونم پیاده شد و رفتیم به عمارت منو به سمت یه اتاقی برد
÷خوب اینم از اتاقت امیدوارم خوشت بیاد
_ممنونم تو زحمت افتادی
÷چه حرفیه
که پلاستیک رو آورد جلوم
÷بگیرش امیدوارم هم اندازت باشه هم سلیقه ات
_و..ولی من نمیتونم اینو قبول کنم
÷بگیرش دیگه
_ممنونم ممنونم*تعظیم*
پلاستیک رو از دستش گرفتم چند دست لباس بود خیلی خوشگل بودن رفتم یه دوش گرفتم و لباسام رو عوض کردم و رفتم پایین که دیدم داره غذا درست میکنه
÷اومدی انگار اندازته خوشت میاد؟
_اره خیلی قشنگه سلیقه ی خوبی داریا
÷😊... خوبب بشین که غذا آمادست
_نوچ میام کمک
رفتم کمکش و میز رو چیدیم
*بعد غذا*
رفتم ظرف ها رو شستم دیدم رو کاناپه نشسته و داره فیلم میبینه
_میتونم بشینم
÷البته
_چقدر واسم خرج کردی؟
÷مهم نیست
_نه بگو
÷میگم مهم نیست هرکس دیگه ای جای منم بود اینکارو میکرد
_نه همه اینکارو نمیکردن
÷🥱 با اجازه ما بریم بخوابیم
_باشه بازم بابت همه چی ممنونم فردا میرم
÷نوچ هرموقعه دلت خواست برو اگه میخوایی با حس اینکه مزاحمی بری نمیزارم بری
_باشه😂
الکس رفت بالا منم رفتم تو اتاقم به جیمین اینقدر فکر کردم که نفهمیدم کی خوابم رفت
*پرش زمانی به صبح*
ویو ادمین
ا/ت وقتی بیدار شد و رفت پایین دید هنوز الکس بیدار نشده رفت براش یه صبحونه درست کرد کع الکس اومد پایین
_بیدار شدی برات صبحونه درست کردم
÷عاا مرسی
*بعد صبحونه*
÷خیلی خوشمزه بود مرسی
_در مقابل کار تو هیچی نبود
÷🙂
دیگه اینا رفتن رو کاناپه ا/ت رفت تو گوشیش که یه کافه رو دید که میفروشن کوچیک بود و قیمت مناسبی هم داشت و نزدیک هم بود تصمیم گرفت بخره اش و دیگه پیش الکس نمونه که مزاحمتی ایجاد کنه
رفت بالا و یه لباس پوشید میخواست بره که
÷میخوایی برسونمت؟
_نه مرسی خودم میرم
÷باشه*چشماش رو ریز کرد و مرموز نگاش میکرد*
_اینجوری نگام نکن جایی نمیرم میخوام برم یه کافه رو بخرم اونجا کار کنم
÷ *پوزخند*
_چی شد؟؟ چیکار کردی
÷جالبه ها هروقت اینجوری به کسی نگاه میکنم همه چی رو میگه*خنده*
_بدجنسسسس
÷*خنده بلند تر* حالا...... برسونمت؟
_نه نزدیکه خداحافظ
÷باشه بای
رو دوتا آهنگ قفلی زدم کمککک
چک چک بوم(استری کیدز)_ who(جیمین) کمکککککککککک 😅
که دیدم بغلم کرده
÷هیسس درست میشه ببینمت ... گریه نکن ببین اگه ولت کرده بدون لیاقتت رو نداشته باشه؟ حالا پاشو میبرمت خونم حسابی خیس آب شدی
دستم رو گرفت و بلندم کرد به سمت یه ماشین رفتیم سوارم کرد و خودشم سوار شد سرم رو شیشه بود و بیرون رو نگاه میکردم و آروم گریه میکردم سکوت عجیبی بینمون بود که پسره شکوندش
÷خوب اسمت چیه؟
_ا/ت
÷منم الکسم *نگاه به ا/ت میکنه*... خیلی دوسش داشتی
_ا..اره من همه چیزم رو فداش کردم ولی اون
÷میفهمم چه حالی داری منم ماه قبل عشقمو ازدست دادم
سرم رو از شیشه برداشتم و نگاش کردم دیدم بغض کرده
_ببخشید
÷مهم نیست
دیدم جلوی یه لباس فروشی وایساد
÷الان میام
_باشه
رفت بعد چندمین با چندتا پلاستیک برگشت
÷امیدوارم زیاد منتظر نمونده باشی
_نه مشکلی نیست
دیگه حرفی نزدیم و رسیدم به یه عمارت
÷رسیدیم پیاده شو
پیاده شدم اونم پیاده شد و رفتیم به عمارت منو به سمت یه اتاقی برد
÷خوب اینم از اتاقت امیدوارم خوشت بیاد
_ممنونم تو زحمت افتادی
÷چه حرفیه
که پلاستیک رو آورد جلوم
÷بگیرش امیدوارم هم اندازت باشه هم سلیقه ات
_و..ولی من نمیتونم اینو قبول کنم
÷بگیرش دیگه
_ممنونم ممنونم*تعظیم*
پلاستیک رو از دستش گرفتم چند دست لباس بود خیلی خوشگل بودن رفتم یه دوش گرفتم و لباسام رو عوض کردم و رفتم پایین که دیدم داره غذا درست میکنه
÷اومدی انگار اندازته خوشت میاد؟
_اره خیلی قشنگه سلیقه ی خوبی داریا
÷😊... خوبب بشین که غذا آمادست
_نوچ میام کمک
رفتم کمکش و میز رو چیدیم
*بعد غذا*
رفتم ظرف ها رو شستم دیدم رو کاناپه نشسته و داره فیلم میبینه
_میتونم بشینم
÷البته
_چقدر واسم خرج کردی؟
÷مهم نیست
_نه بگو
÷میگم مهم نیست هرکس دیگه ای جای منم بود اینکارو میکرد
_نه همه اینکارو نمیکردن
÷🥱 با اجازه ما بریم بخوابیم
_باشه بازم بابت همه چی ممنونم فردا میرم
÷نوچ هرموقعه دلت خواست برو اگه میخوایی با حس اینکه مزاحمی بری نمیزارم بری
_باشه😂
الکس رفت بالا منم رفتم تو اتاقم به جیمین اینقدر فکر کردم که نفهمیدم کی خوابم رفت
*پرش زمانی به صبح*
ویو ادمین
ا/ت وقتی بیدار شد و رفت پایین دید هنوز الکس بیدار نشده رفت براش یه صبحونه درست کرد کع الکس اومد پایین
_بیدار شدی برات صبحونه درست کردم
÷عاا مرسی
*بعد صبحونه*
÷خیلی خوشمزه بود مرسی
_در مقابل کار تو هیچی نبود
÷🙂
دیگه اینا رفتن رو کاناپه ا/ت رفت تو گوشیش که یه کافه رو دید که میفروشن کوچیک بود و قیمت مناسبی هم داشت و نزدیک هم بود تصمیم گرفت بخره اش و دیگه پیش الکس نمونه که مزاحمتی ایجاد کنه
رفت بالا و یه لباس پوشید میخواست بره که
÷میخوایی برسونمت؟
_نه مرسی خودم میرم
÷باشه*چشماش رو ریز کرد و مرموز نگاش میکرد*
_اینجوری نگام نکن جایی نمیرم میخوام برم یه کافه رو بخرم اونجا کار کنم
÷ *پوزخند*
_چی شد؟؟ چیکار کردی
÷جالبه ها هروقت اینجوری به کسی نگاه میکنم همه چی رو میگه*خنده*
_بدجنسسسس
÷*خنده بلند تر* حالا...... برسونمت؟
_نه نزدیکه خداحافظ
÷باشه بای
رو دوتا آهنگ قفلی زدم کمککک
چک چک بوم(استری کیدز)_ who(جیمین) کمکککککککککک 😅
۷.۹k
۰۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.