چندپارتی جیمین وقتی فهمیدی با بهترین دوستت رابطه داره پارت ۳
____________
ویو ادمین
ا/ت با مقدار پولی که داشت کافه رو خرید و یه لباس مناسب با کار خرید شروع کرد به تمیزکاری کافه و درست کردن شیرینی و نوشیدنی های مختلف ساعت های ۲ بود که کار مغازه تموم شد و منو رو نوشت و رفت به تعداد صندلی ها چاپ کرد خیلی خوشگل شد بود ساعت ۳ بود که مغازه رو باز کرد
بعد چندمین کافه پر از مشتری شد ا/ت خیلی خوشحال بود یه کاری پیدا کرده و شاید با این کار بتونه جیمین رو فراموش کنه
*پرش زمانی به ساعت ۷*
_خیلی خوش اومدید
¥ممنونم یه میز واسه دو نفر
_بله بفرمایید
منو رو بهشون دادم که یکی از مشتری ها صدام کرد
_با اجازه
_بله بفرمایید
¥(ناشناس های مرد رو با ¥ یا & و ناشناش زن رو با ٪ یا# نشون میدم) میشه یدونه از این نوشیدنی ها بیارید؟
_البته
رفتم آشپزخونه و درست کردم و برای مشتری بردم بعدش رفتم سمت مشتری هایی که تازه اومده بودن
_خوب چی میل دارید؟
¥خوب من یه کیک شکلاتی با نسکافه میخوام تو چی عشقم؟
با گفتن عشقم یاد جیمین افتادم هوفف ولش کن به فکر مشتری ها باش
٪ منم یه قهوه میخوام
_حتما الان براتون میارم
سفارش ها رو آماده کردم و براشون بردم
& ببخشید خانم
رفتم سمت صدا
_بله بفرمایید
&میخواستم بدونم شما کیک تولد هم درست میکنید؟
_ عااا بله
&فردا تولد نامزدم هست میخواستم بدونم میشه کیک درخواستی درست کنید
_بستگی داره کیک چطوری باشه
&خوب میخواستم اینطوری باشه*یه عکس بهش نشون داد* ولی بجای این بنویسید عشقم تولدت مبارک
_حتما اگه میشه عکس رو برام بفرستید با چیزی که میخواید روش بنویسم
&عا بله شمارتون
_.......(مثلا گفت) فقط ساعت چند بعد اینجا جشن میگیرید یا میبرید
&ساعت ۷ میایم و اگه مشکلی نداره اینجا جشن بگیریم
_اشکالی نداره بعد چندنفر هستید
&۴ نفر
_حتما
&ممنونم
_وظیفه است
ساعت ۹ بود مشتری ها رفته بودن و مغازه رو بستم و حسابی خسته بودم
_هوفففف روز اولی چقدر کار داشتم
÷ولی کارت خوب رونق گرفتا
برگشتم دیدم الکسه
_الکس
ناخودا بغلش کرد ولی سریع ازش جدا شد
_چیزه ببخشید
÷اشکالی نداره
_چیزی میخوری بیارم
÷یه قهوه اگه میشه
_البته
ا/ت رفت و دوتا قهوه آماده کرد و آورد
÷خوب تعریف کن ببینم
_ کلیییی مشتری داشتم ولی حسابی اینجا کار داشت ساعت ۳ بازش کردم و تازه سفارش تولدم گرفتم فردا زود باید برم اماده اش کنم و چندتا کیک جدید درست کنم کیکا تموم شدن وایی چقدر کاررر
÷*خنده*کمک میخوابی من هستما
_نههههه تو تا الان بهم خیلی کمک کردی نمیخواممم
÷باشه حالا بریم خونه
_باشه ولی الکس یه کمکی بهم میکنی قول میدم پولش رو میدم
÷البته چه کاری؟
_یه تابلو واسه کافه سفارش میدی
÷باشه
_مرسییی قول میدم پولش هرچقدر شد بدم
÷نمیخواد بدی حالا یکی رو میشناسم تو اینکار عالیه تا ۱۱ بازه بریم
_بریم
دیگه رفتن تابلوی مورد نظرشون رو گفتن و ا/ت شمارش رو داد و برگشتن خونه
*پرش زمانی به فردا صبح*
ویو ادمین
ا/ت با مقدار پولی که داشت کافه رو خرید و یه لباس مناسب با کار خرید شروع کرد به تمیزکاری کافه و درست کردن شیرینی و نوشیدنی های مختلف ساعت های ۲ بود که کار مغازه تموم شد و منو رو نوشت و رفت به تعداد صندلی ها چاپ کرد خیلی خوشگل شد بود ساعت ۳ بود که مغازه رو باز کرد
بعد چندمین کافه پر از مشتری شد ا/ت خیلی خوشحال بود یه کاری پیدا کرده و شاید با این کار بتونه جیمین رو فراموش کنه
*پرش زمانی به ساعت ۷*
_خیلی خوش اومدید
¥ممنونم یه میز واسه دو نفر
_بله بفرمایید
منو رو بهشون دادم که یکی از مشتری ها صدام کرد
_با اجازه
_بله بفرمایید
¥(ناشناس های مرد رو با ¥ یا & و ناشناش زن رو با ٪ یا# نشون میدم) میشه یدونه از این نوشیدنی ها بیارید؟
_البته
رفتم آشپزخونه و درست کردم و برای مشتری بردم بعدش رفتم سمت مشتری هایی که تازه اومده بودن
_خوب چی میل دارید؟
¥خوب من یه کیک شکلاتی با نسکافه میخوام تو چی عشقم؟
با گفتن عشقم یاد جیمین افتادم هوفف ولش کن به فکر مشتری ها باش
٪ منم یه قهوه میخوام
_حتما الان براتون میارم
سفارش ها رو آماده کردم و براشون بردم
& ببخشید خانم
رفتم سمت صدا
_بله بفرمایید
&میخواستم بدونم شما کیک تولد هم درست میکنید؟
_ عااا بله
&فردا تولد نامزدم هست میخواستم بدونم میشه کیک درخواستی درست کنید
_بستگی داره کیک چطوری باشه
&خوب میخواستم اینطوری باشه*یه عکس بهش نشون داد* ولی بجای این بنویسید عشقم تولدت مبارک
_حتما اگه میشه عکس رو برام بفرستید با چیزی که میخواید روش بنویسم
&عا بله شمارتون
_.......(مثلا گفت) فقط ساعت چند بعد اینجا جشن میگیرید یا میبرید
&ساعت ۷ میایم و اگه مشکلی نداره اینجا جشن بگیریم
_اشکالی نداره بعد چندنفر هستید
&۴ نفر
_حتما
&ممنونم
_وظیفه است
ساعت ۹ بود مشتری ها رفته بودن و مغازه رو بستم و حسابی خسته بودم
_هوفففف روز اولی چقدر کار داشتم
÷ولی کارت خوب رونق گرفتا
برگشتم دیدم الکسه
_الکس
ناخودا بغلش کرد ولی سریع ازش جدا شد
_چیزه ببخشید
÷اشکالی نداره
_چیزی میخوری بیارم
÷یه قهوه اگه میشه
_البته
ا/ت رفت و دوتا قهوه آماده کرد و آورد
÷خوب تعریف کن ببینم
_ کلیییی مشتری داشتم ولی حسابی اینجا کار داشت ساعت ۳ بازش کردم و تازه سفارش تولدم گرفتم فردا زود باید برم اماده اش کنم و چندتا کیک جدید درست کنم کیکا تموم شدن وایی چقدر کاررر
÷*خنده*کمک میخوابی من هستما
_نههههه تو تا الان بهم خیلی کمک کردی نمیخواممم
÷باشه حالا بریم خونه
_باشه ولی الکس یه کمکی بهم میکنی قول میدم پولش رو میدم
÷البته چه کاری؟
_یه تابلو واسه کافه سفارش میدی
÷باشه
_مرسییی قول میدم پولش هرچقدر شد بدم
÷نمیخواد بدی حالا یکی رو میشناسم تو اینکار عالیه تا ۱۱ بازه بریم
_بریم
دیگه رفتن تابلوی مورد نظرشون رو گفتن و ا/ت شمارش رو داد و برگشتن خونه
*پرش زمانی به فردا صبح*
۷.۹k
۰۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.