امروز به کلمه ی خارجیِ جالبی برخوردم؛
امروز به کلمهی خارجیِ جالبی برخوردم؛
«کراش/ Crush»
به دلبر به دست نیامده اطلاق میشود!
به دلبری که تو هر چقدر دوستش داری،
او همانقدر یا خبر ندارد،
یا دارد و دوستت ندارد...
هر چقدر در خیال توست و با او حرف میزنی،
همانقدر او بودنت را عین خیالش نیست...
و هیچ نیازی به حرف زدن با تو نمی بیند...
به دلبری که هر چقدر عاشقش هستی و دوست داری با تو باشد،
او همانقدر دوست دارد با کسی جز تو باشد!
معانیِ دیگری هم دارد؛
له شدن،
خرد شدن،
و با صدا شکستن...
بهنظرم عجیب هر سه تایش درست است!
خصوصاً آخری...
«کراش/ Crush»
به دلبر به دست نیامده اطلاق میشود!
به دلبری که تو هر چقدر دوستش داری،
او همانقدر یا خبر ندارد،
یا دارد و دوستت ندارد...
هر چقدر در خیال توست و با او حرف میزنی،
همانقدر او بودنت را عین خیالش نیست...
و هیچ نیازی به حرف زدن با تو نمی بیند...
به دلبری که هر چقدر عاشقش هستی و دوست داری با تو باشد،
او همانقدر دوست دارد با کسی جز تو باشد!
معانیِ دیگری هم دارد؛
له شدن،
خرد شدن،
و با صدا شکستن...
بهنظرم عجیب هر سه تایش درست است!
خصوصاً آخری...
۴.۶k
۱۴ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.