خون آشام من

خون آشام من

My vampire 🦇


Part 5


ات: نه بهش دست نزن
جیمین: و چرا باید به حرف تو گوش کنم
ات:منو بکش اونو ول کن بره
یهو لارا بیدار شد جیغ زد
لارا: این کیه چرا خونیه
ات: آروم باش لارا
جیمین: بیدار شد
ویو جونگ کوک
با صدای جیغ یکی از جام پریدم بلند شدم رفتم سمت اتاق با دیدن جیمین و دو تا انسان تعجب کردم
جونگ کوک: این یکی کیه
لارا: این دیگه کیه
ات و جیمین: خفه شو یه دقیقه
جونگ کوک: فکر کنم دو تا انسان کوچولو تو زندان ما گیر کردن
ات: چی میگی ما فردا میریم
جیمین: تو خوابت ببینی
لارا: فرار می‌کنیم می‌بینید
جونگ کوک: تو کوچولو از دوستتم زبون درازی می‌خوایی زبونتو با چنگالم قطع کنم
لارا: خیلی خنده دار بود
جیمین: چیکار کنیم با شما دوتا
لارا: خدایا گیر چه خر هایی افتادیم
جونگ کوک: چی گفتی
نزدیکش شدم چانه اش رو گرفتم مجبورش کردم تو چشام نگاه کنه
لارا: ولم کن چرا با اون چشمای زشتت اینطوری بهم نگاه می‌کنی
دستمو بلند کردم یه سیلی زدم به صورتش افتاد زمین
ات: چیکار می‌کنی روانی چرا زدیش
جیمین: تو دخالت نکن
ات: به تو ربطی نداره عوضی تو حرف نزن
جیمین: انگار تو هم به تربیت نیاز داری اولش فکر کردم از ما می‌ترسی ولی نه نمی‌ترسی
ات: از شما چرا باید بترسم
ویو جیمین
دیگه حوصله ام نکشید از بازوش گرفتم کشیدم سمت زیر زمین
ات: ولم کن داری منو کجا می‌بری
جیمین: جایی که توش تربیت میشی
بردم انداختم وسط زیر زمین بهش نگاه کردم رفتم از یه کنار شلاق برداشتم
ات: می‌خوایی چیکار کنی هااا
جیمین: می‌خوام ادبت کنم
ات: با این
جیمین: آره انسان کوچولو
ات: گمشو بابا
ادامه دارد...
دیدگاه ها (۱۱)

خون آشام من My vampire 🦇 Part 6ویو ات با ترس به رفتم عقب بهش...

خون آشام من My vampire 🦇 Part 7ویو ات با درد روی تخت نشستم ل...

خون آشام من My vampire 🦇 Part 4ویو ات با دیدن صورتش از تخت ا...

خون آشام من My vampirePart 3ویو ات با لارا چمدونمونو برداشتم...

خون آشام من My vampire 🦇 Part 15ات: پدرسگ عنتر بزنم بمیره ای...

خون آشام من My vampire 🦇 part16 ات. نه جیمین پس جمع نمیکنی ن...

خون آشام من My vampire 🦇 part19 لوری: دوست پسرم ات: خب به عن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط