پارت

پارت¹³
تنها چیزی که اونجا بود یه صندلی چوبی که داشت تکون میخوردو انگار کسی روش بود
صندلی از اون صندلی راک ها(صندلی گهواره ای) بود.نزدیک صندلی شدمو انگار فهمیده بود اومدم
=جونگکوک -جیمین
=بلاخره اومده رفیق قدیمی
-الان میفهمم با چه شیطونی رفیق بودم
=شیطون؟من از شیطون بالا ترم(شیطون کفشاشو واکس میزنه)
-منظورت؟
-منظورم اینه که هر روز ادمای بیشتری رو میکشم
-هنوزم قاتلی؟
=بیکار نیستم همینطوری الان پیش از اینکه بیای
فلش بک
×تهیونگ =جونگکوک ÷دخترها
÷ میشه با من ازدواج کنی
÷نه قربان با من بهتره
÷ مصتر جئون بهتر نیس با من باشی
=اخری رو بیشتر دوص دارم
=دیگه برید با مصتر کیم کار دارم
÷چشم مستر کوک(هر سه تاشون)
=تو یکی برو تو عمارت تا بیام پیشت با هم صحبت کنیم
÷اوکی (به همراه چشمک)
=......(سکوت از عمق وجود)
=تهیونگ چیکارش کنم
×جیمین اومد بگو شکنجه بدی به انتظار اون دخترس
=میخوای چیکارش کنی؟
×تنها کاری که برای یه دختر عذاب اوره
=نگو که‌....
×.........
ادامش تو خماری بمونید

13لایک تا پارت بعد
۵کام تا پارت بعدی
دیدگاه ها (۱۸)

پارت¹⁴×فقط اینارو به جیمین بگو،خودش میفهمه=باشه ولی حداقل کم...

پارت¹⁵ویو هاناداخل یه اتاق تاریک بودم و دستو پاهام بسته بود ...

پارت¹²ویو جیمیناز طرف تهکوکتهکوک‌کیه دیگه این چه اسمیه دیگهب...

پارت¹¹ویو هانا به هوش اومدم که دیدم هنوز روی مبل نشسته+ببخشی...

ریکشنشون وقتی حسودی میکنی نامجون : اون فقط توی کمپانی کار می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط