Season Nightmare of Love

Season✨️3 _ Nightmare of Love💖✨️
Part141



جیمین: میای قدم بزنیم؟ اینجا ویوش خیلی قشنگه
سویون: چرا که نه
بلند شدم و دست جیمین رو گرفتم و به طرف باغ رستوران حرکت کردیم...یه فضای دلنشین و زیبا بود...داشتیم راه میرفتیم که جیمین یهو جیمین جلوم وایساد...منم متعجب بهش جیره شدم...
سویون: چیکار میکنی آقای پارک؟ ( خنده)
جیمین جلوم زانو زد بر.ه ای از جیبش در اورد و نگاهی بهش کردک و بعد جعبه ای از جیبش در اورد صداش رو صاف کرد و زل زد بهم ...که متعجب بهش خیره شدم...
جیمین: سویون عزیزم به تو وعده بهشت و یک دنیا ثروت را نمی‌دهم...بلکه تنها چیزی که برایم ارزش مند است را به پایت میریزم...و آن قلب عاشقم است...قلب این دیوانه عاشق را میپذری؟ حاضری بقیه زندگیت رو کنارم باشی و فامیلیت رو از کیم به پارت تعقیر بدی؟
سویون ویو
از هیجان زیاد تو پوست خودم نمی‌گنجیدم....هم خوشحال بودم هم از رفتار جیمین خندم گرفته بود...کمی بهش نگاه کردم و بعد دستم چپم رو جلوش گرفتم...
سویون: بله...
جیمین نگاهم کرد با ذوق حلقه رو توی دستم کرد و از روی زمین بلندم کردو توی هوا چرخودن....
جیمین: عاشقتم ملکه من
سویون: من بیشتر
....
کنار ساحل قدم میزدیم...در حالی که دست جیمین رو گرفته بودم...
جیمین: سویونا
سویون: جانم...
جیمین: میدونی..آخرین حرفی که قبل از مرگت بهم زدی چی بود؟
سویون: نه چی بود؟
جیمین: بهم گفتی...بهت قول میدم توی زندگی بعدی کنارت باشم و تنهات نزارم...
سویون: و به قولم هم عمل کردم...
جیمین: اهوم
سرم رو روی شونه جیمین گذاشتم و به حرکت ادامه دادیم...حالا...من خوشبخت ترین دختر دنیام...داستان من و جیمین هیچ وقت تموم نمیشه چون ما پایانی نداریم...اگر روزی عاشق کسی شدی...براش بجنگ...شده به قیمت جونت....



....
پایان...:)
دیدگاه ها (۳۰)

چند پارتی...Love mi❤️Part1مریض شده بودم‌.‌...حالم خوب نبود.....

چند پارتی...Love mi❤️Part 2یونگی ویو وارد کلاس شدم...نمیدونم...

Season✨️3 _ Nightmare of Love💖✨️Part140کمی گذشت سرم رو آوردم...

Season✨️3 _ Nightmare of Love💖✨️Part139کل خونه رو صدای خنده ...

رمان چرا به من نمی پیوندی؟.............بردم روی پشت بوم یجا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط